وت شاپ بلاگ (دامپزشکی و دامپروری)

کتاب ، جزوه ، فیلم ، اپلیکیشن در زمینه دامپزشکی و حیوانات

وت شاپ بلاگ (دامپزشکی و دامپروری)

کتاب ، جزوه ، فیلم ، اپلیکیشن در زمینه دامپزشکی و حیوانات

وت شاپ بلاگ (دامپزشکی و دامپروری)
فروشگاه دامپزشکی و دامپروری
اپلیکیشن دامپزشک همراه
آخرین نظرات

۲۵۳ مطلب با موضوع «بیماریهای دام ، طیور و ...» ثبت شده است

آنتریت گرانولوماتوزی در اسب

(آنتریت لنفوسیتی – پلاسموسیتی)

(granulomatous enteritis )

 تاریخچه و سیمای بیمار

این بیماری نسبتا غیر متداول، رخدادی تک گیر داشته و در اسب های بالغ یافت می شود. تمایل نژادی یا جنسی برای ابتلا وجود ندارد. تاریخچه معمولا شامل از دست دادن وزن علی رغم مصرف مواد غذایی و تغذیه کافی می باشد.

یافته های بالینی

اسهال غیر معمول است اما لاغری حیوان آشکار می باشد. ممکن است اسب دارای ادم شکمی باشد. ممکن است معاینه راست روده ای مخاط راست روده زبر و سست، دیواره ضخیم شده روده ها و غدد لنفاوی برجسته مزانتریک یا توده های شکمی را آشکار نماید.

 سبب شناسی و بیماریزایی

الف. این بیماری یک پدیده ایمنولوژی است که شناخت نسبت به آن کم می باشد و ممکن است به عنوان طیفی از بیماری التهابی روده در اسب معرفی شود. بیماری روده باعث یک سندرم سوء جذب می شود.

ب. عوامل مفروضی که در این بیماری با واسطه ایمنی نقش دارند عبارتند از: اجزاء جیره غذایی، اجزاء دیواره سلولی، عوامل عفونی مثل مایکوباکتری) و انگل های داخلی (مثل لاروهای استرونژیلوس ولگاریس، سیاتوستوم Cyathostomes)

ج. تغییرات گرانولوماتوزی در مخاط روده

کوچک بیشتر آشکار است. بررسی بافت شناسی، انتشار سلولهای تک هسته ای را در لامینا پروپریا آشکار می نماید. توانایی جذب مختل شده و نشت پروتئین به داخل روده رخ می دهد.

طرح تشخیص

تشخیص بر اساس تاریخچه، یافته های بالینی، یافته های آزمایشگاهی و عدم پاسخ بیماری صورت می پذیرد.

تست های آزمایشگاهی

هیپوپروتئینمی و هیپوآلبومینمی مشخص وجود دارد. ندرتا ارگانیسم های اسید - فاست در مدفوع یا در بیوپسی راست روده پیدا می شوند. آزمایشات اختصاصی جذب کربوهیدرات (مثل آزمایش جذب- D زایلوز) ممکن است کاهش توانایی جذب را نشان دهند. از دست دادن همزمان آلبومین، به وسیله کلیرانس آلبومین نشان دار در مدفوع اندازه گیری می شود .

 طرح درمان

درمان مؤثر نیست اما اغلب قبل از تشخیص قطعی برای درمان تلاش می شود. درمان شامل حمایت تغذیه ای، ضدانگل ها و کورتیکوستروئیدها می باشد.

vetshoop.ir

اپلیکیشن موبایل دامپزشک همراه

برای تهیه محصولات دامپزشکی و دامپروری ، کتابها و فیلم های آموزشی از قسمت زیر استفاده کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۰۲ ، ۱۳:۵۷
امین زمانی پور

آریتمی در اسب

( arrhythmia )

آریتمی قلبی عبارت است از به هم خوردن نظم ضربان قلب که به دو گروه اصلی تقسیم می شوند:

1- آریتمی Functional :

عبارت است از آریتمی غیر مرضی مانند A.V Block درجه 1 و 2

2- آریتمی Organic :

عبارت است از آریتمی های مرضی مانند A.V Block درجه 3

انواع آریتمی های قلبی :

1- بلوک سینوسی دهلیزی ( Sinoatrial Block )

هنگامیکه گره سینوسی (گره پیشاهنگ ) بنا به هر

دلیلی نتواند یک یا چند ضربان تولید کند و یا ضربانی را که گره سینوسی ایجاد می کند، به هر علتی در حد فاصل بین گره سینوسی و بافت دهلیز متوقف شود، این نوع آریتمی رخ می دهد.

در این نوع آریتمی بر روی نوار الکتروکاردیوگرام، برای موجی که دچار بلوک شده، امواج P , QRS , Tوجود ندارد.

این نوع آریتمی در نشخوارکنندگان به ندرت اتفاق می افتد.

از جمله عوامل ایجادکننده آن می توان به فعالیت بیش از حد عصب واگ، ضایعات ناحیه دهلیز و گره سینوسی، فیبروز در اطراف گره سینوسی و بالا بودن غلظت Ca , K سرم و مسمومیت با داروهایی مانند دیگوکسین اشاره نمود.

2- آریتمی سینوسی ( Sinus Arrhythmia )

آریتمی سینوسی رایج ترین نوع آریتمی در بین حیوانات است.

تنها فرق نوار الکتروکاردیوگرام این آریتمی با حالت طبیعی این است که فواصل RR ( به صورت منظم یا نامنظم) طولانی یا کوتاه میباشند.

در استفاده از گوشی فاصله بین دو تا P طولانی تر از حالت طبیعی می باشد.

دو نوع آریتمی سینوسی وجود دارد:

- آریتمی سینوسی تنفسی:

در این نوع در هنگام دم، ریت قلب زیاد می شود و در زمان بازدم کاهش می یابد آه با تزریق آتروپین اصلاح می شود.

- آریتمی سینوسی غیر تنفسی:

نام دیگر آن آریتمی سینوسی پس از ورزش است که در اسب دیده می شود.

3- بلوک دهلیزی بطنی ( A.V Block )

عبارت است از اختلال در جریان الکتریکی از دهلیز به گره دهلیزی بطنی که منشأ آن گره دهلیزی بطنی می باشد.

بسته به شدت و ضعف این اختلال،این آریتمی به درجات یک، دو و سه تقسیم می شود:

- بلوک درجه 1 :

بعد از موج P موج QRS وجود دارد.

- بلوک درجه 2 :

بعد از موج P موج QRS وجود ندارد و برخی از امواج از AV عبور نمیکنند.

- بلوک درجه 3 :

بعد از موج P موج QRS وجود ندارد و همه امواج از AV عبور نمیکنند.

4- ضرباﻧﻬای زودرس ( Premature Beats )

در این نوع آریتمی، نقطه ای خارج از پیشاهنگ جایگزین گره سینوسی شده و بعنوان پیشاهنگ جدید عمل می کند.

این نقطه می تواند در دهلیزها یا در گره دهلیزی

- بطنی و یا در بطن باشد.

اگر پیشاهنگ جدید در دهلیز باشد:

موج QRS –T طبیعی و P غیر طبیعی یا طبیعی (بسته به محل) است.

اگر پیشاهنگ جدید در گره دهلیزی بطنی باشد:

موج QRS –T طبیعی و P غیر طبیعی (که می تواند قبل، بعد و یا همزمان با QRS باشد) است.

اگر پیشاهنگ جدید در بطن باشد:

موج QRS –T غیر طبیعی و P وجود ندارد.

5- فیبریلاسیون دهلیزی ( Atrial Fibrillation )

در فیبریلاسیون دهلیزی بافت دهلیزها بوسیله یک نقطه یا نقاط مختلفی در دهلیز دچار تحریکات متعدد شده و دپلاریزاسیون می شود.

در این عارضه انقباض منظم دهلیز وجود ندارد و گره دهلیزی - بطنی بوسیله ضرباﻧﻬای متعدد در دهلیزها بمباران می شود.

اثر فیبریلاسیون دهلیزی روی بطنها باعث ایجاد ضربانات نامنظم می شود، در نتیجه نبض بسیار نامنظم است.

در گاو فیبریلاسیون دهلیزی معمولا همزمان با ناراحتیهای گوا رشی و یا بیماریهای متابولیکی دیده می شود و در اغلب موارد پس از درمان بیماری اصلی، این آریتمی بر طرف می شود.

در زمان بروز اندوکاردیت و میوکاردیت و پس از تجویز نئوستیگمین در گاو این نوع آریتمی می تواند اتفاق بیفتد.

درمان فیریلاسیون دهلیزی:

درگاو استفاده از داروهای ضد آلرژی مرسوم نیست و می بایست عامل اصلی شناسایی و درمان شود.

جهت درمان از Quinidine استفاده می شود. این دارو بر روی عصب واگ اثر می کند وباعث کند شدن ضربان قلب می شود و یا آن نقطه را در دهلیز متوقف می کند.

در ابتدا یک دوز امتحانی (در حدود 5 گرم ) به دام خورانده می شود. اگر حساسیت ایجاد نشد، درمان هر 2 ساعت، 10 گرم (تا زمانی که آریتمی از بین برود ) به حیوان خورانده می شود. باید توجه داشت که درمان را میتوان حداکثر تا 6 بار ( 60 گرم ) ادامه داد و تجویز بیش از این حد باعث ایجاد مسمومیت در دام می شود.

6- پیشاهنگ سرگردان ( Wandering Atrial Pacemaker )

در این نوع آریتمی در هر زمان، یک نقطه ای در دهلیز عمل گره پیشاهنگ را انجام می دهد که بر روی نوار، موج P متغییر ظاهر می شود.

این نوع آریتمی منشأ مرضی ندارد و فیزیولوژیک می باشد.

7- برادی کاردی سینوسی ( Sinus Bradycardia )

در این نوع آریتمی تمام ایمپالسها از گره سینوسی منشأ می گیرند ولی تعداد پالسها در واحد زمان کمتر از حد طبیعی است.

در نوار الکتروکاردیوگرام فواصل RR خیلی طولانی است ولی تمامی فواصل با هم برابرند.

از جمله عوامل بوجود آورنده این آریتمی می توان به بالا بودن ت ونیسیته عصب واگ، بالا بودن فشار CSF افزایش فشار خون، لحظات قبل از مرگ، جراحی، ضربه، یرقاﻧﻬای پیشرفته، مسمومیت با گیاه خرزهره و داروهای دیجیتالیس اشاره نمود.

درمان:

درمان اصلی بر اساس پیدا نمودن عامل اولیه و درمان آن می باشد . اگر عصب واگ دچار آزردگی شده باشد، به علت عدم ترمیم پذیری آن، درمان موثر نمی باشد.

به هر حال تجویز آتروپین یکی از اساسی ترین اقدامات درمانی می باشد.

8- تاکی کاردی سینوسی ( Sinus Tachycardia )

در این نوع آریتمی تمام ایمپالسها از گره سینوسی منشأ می گیرند آه تعداد آﻧﻬا در واحد زمان بیشتر و فواصل RR کمتر از حد طبیعی است ولی دارای فواصل برابری است.

از جمله عوامل این عارضه می توان به تشویش و اضطراب، هیجان، تمرینات بدنی، کم خونی، ارتفاعات، بیماری های قلبی عروقی تنفسی، بیماریهای کلیوی، تب و... اشاره نمود.

vetshoop.ir

اپلیکیشن موبایل دامپزشک همراه

برای تهیه محصولات دامپزشکی و دامپروری ، کتابها و فیلم های آموزشی از قسمت زیر استفاده کنید.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۰۲ ، ۱۳:۵۳
امین زمانی پور

آبستنی طولانی مدت در دام

عوامل بسیاری طول مدت آبستنی را در اسبها و نشخوارکنندگان تحت تأثیر قرار میدهد. اختلافات طبیعی در طول دوره آبستنی ناشی از عوامل ژنتیکی. تغذیه ای و محیطی است. گونه، نژاد و جنس جنین. درجه حرارت محیط و طول مدت فتوپریود عواملی هستند که در دامنه طبیعی طول آبستنی طول مدت آبستنی را تحت تأثیر قرار میدهند.

طول مدت آبستنی در مادیانهای نژاد تاروبرد دامنه ای از ۳۷۴-۳۱۰ روز، در گاوهای شیری از ۲۹۲ - ۲۷۵ روز، در گاوهای گوشتی از ۳۱۰۔ ۲۷۱ روز، در میشها از ۱۵۵ - ۱۴۳ روز و در بزها از ۱۵۵ - ۱۴۶ روز دارد.

دوره های طولانی آبستنی آنهایی هستند که از تغییرات طبیعی در طول آبستنی که ناشی از عوامل ژنتیکی، تغذیه ای و محیطی می باشد، فراتر می رود. در آبستنی طولانی پاتولوژیک، مانعی در مقابل مکانیسمهایی که باعث آبستنی و شروع زایمان می شوند، ایجاد می گردد. آبستنی طولانی پاتولوژیک به عوامل ژنتیکی، عفونی و سمی نسبت داده میشود.

از میان اشکال متعدد آبستنی طولانی به علت عوامل ژنتیکی، شکلی که در گاوهای گرنزی و هولشتاین رخ می دهد به بهترین نحوی شرح داده شده است. در هر یک از این گاوها، جنین بعلت هیپوپلازی آدرنال قادر به شروع زایمان در زمان مقرر نبود. آبستنی طولانی از ۳ هفته تا ۳ ماه بیش از آبستنی طبیعی در تعدادی از نژادهای گاو شیری دیده شده است. گراوس، هنسل و کروک، آبستنی ۴۴۱ روزه را در یک جنین هولشتاین که مبتلا به آپلازی بخش دیستال هیپوفیز قدامی (pars distalis) و هیپوپلازی شدید غدد آدرنال و تیروئید بود، شرح دادند.

 آبستنی طولانی مدت گاو با دو نوع جنین مختلف در ارتباط بوده است. در اولین تنوع، جنین دارای اسکلت بزرگ و رشد بیش از حد ساختارهای اپیدرمی اندامها مانند مو و سم ها بوده ولی هیچ بدشکلی را نشان نمی دهند. جنین نوع دوم ممکن است کامل و یا نارس باشد و ناهنجاریهایی را در مغز و سیستم اعصاب مرکزی نشان میدهد و رشد آنها در حدود ماه هفتم آبستنی متوقف میشود. هر دو نوع جنین دارای آدرنال هیپوپلاستیک و یا فاقد

غده آدرنال بودند. این ناهنجاریها از طریق یک صفت مغلوب اتوزومی به ارث می رسد.

عفونتهای متعددی در ایجاد آبستنی طولانی مدت درگیر هستند. ویروس زبان آبی، ویروس اسهال ویروسی گاو و ویروس بیماری مرزی می توانند باعث جراحات شدید مغزی در جنین شوند که باعث فقدان هیپوتالاموس و ساقه هیپوفیز می شود. در اثر فقدان هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک رخدادهای پیاپی که برای زایمان ضروری است ایجاد نخواهد شد.

وراکروم کالیفرنیکوم (Vcratrum califorticun1) حاوی عامل تراتوژنیکی بنام سیکلوپامین (Cyclopamine) است. هنگامی که میشهای آبستن در روز ۱۴ آبستنی سیکلوپامین دریافت کردند، جنین های آنها فاقد هیپوفیز شده و یا دارای ساقه هیپوتالامیک معیوب بودند. این نواقص منجر به آبستنی طولانی در اثر هیپوپلازی ثانویه آدرنال میشوند.

آبستنی طولانی مدت در مادیانها از مواردی است که ایجاد زایمان در آن کاربرد دارد. اگرچه اهمیت بالینی آبستنی طولانی مدت در مادیان بعلت عدم ارتباط ظاهری بین طول مدت آبستنی و آمادگی برای تولد، مشخص نشده است. کره های نوزاد ناقص الخلقه از آبستنیهای با طول مدت طبیعی و بیشتر از حد طبیعی حاصل شده اند. از طرف دیگر از یک آبستنی ۳۹۹ روزه دو کره دوقلو طبیعی حاصل شد. کلا آبستنی طولانی در مادیان ناشی از کره های بسیار بزرگ و سخت زایی نیست. بنابراین در غیاب علائم بالینی که ایجاد زایمان در آبستنی در معرض خطر زیاد (high-risk pregnancy) و تأمین معیارهای لازم برای ایجاد زایمان را تضمین میکند. هیچ دلیلی برای ایجاد زایمان انتخابی در مادیانی که دارای آبستنی طولانی مدت است وجود

ندارد.

 تشخیص

رهیافت به تشخیص آبستنی طولانی مدت در مادیانها و نشخوارکنندگان مشابه است. اگر دامدار نگران این مسأله بود که آبستنی طولانی مدت در یک دام طبیعی چیست، باید سابقه دقیق جفتگیری دام کسب شود. از آنجا که هیچ یافته بالینی یا آزمایشگاهی شاخص آبستنی طولانی مدت وجود ندارد، تشخیص بر پایه سابقه و معاینه فیزیکی دام صورت میگیرد. وضعیت کلی مادر باید تعیین شود. علاوه بر سابقه تولیدمثلی برخورد دام با عوامل عفونی و گیاهان سمی باید مشخص شود. مهمترین عواملی که باید بخاطر سپرده شود عبارتند از تاریخ جفتگیری، زمان تشخیص آبستنی و انجام نشدن زایمان درزمان مورد انتظار. مجاری تولید مثل باید از نظر وجود رحم آبستن و وجود شواهدی، هرچند بسیار ضعیف، از زمان زایمان یا

نزدیک بودن زمان زایمان مورد معاینه قرار گیرد. از اولتراسونوگرافی تشخیصی برای ارزیابی زنده بودن و سلامت جنین با تعیین تعداد ضربان قلب، اندازه و حرکت جنین، ضخامت جفت و تخمین میزان مایع آلانتوئیک می توان استفاده کرد. نباید از ایجاد زایمان استفاده کرد مگر اینکه هدف نجات جنین در آبستنی در معرض خطر زیاد باشد. در غیر این صورت، مادیان باید معاینه شود و اگر وضعیت او مناسب بود، باید به دامدار اطمینان داده شود که آبستنی احتمالا طبیعی است و کمی صبر منجر به تولد کره ای طبیعی با ماک و ایمنی غیرفعال کافی می شود.

vetshoop.ir

اپلیکیشن موبایل دامپزشک همراه

برای تهیه محصولات دامپزشکی و دامپروری ، کتابها و فیلم های آموزشی از قسمت زیر استفاده کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۲ ، ۱۱:۰۷
امین زمانی پور

آلوپسی در اسب

( Alopecia )

اتیولوژی

آلوپسی فقدان کامل مو یا پشم است و هیپوتریکوزیس زمانی است که میزان مو یا پشم کمتر از حد طبیعی باشد یا کم پشتی رخ دهد. هر دو عارضه ممکن است به علل زیر وقوع یابد:

1. نقص در رشد فولیکول ها: مثل هایپوتریکوزیس مادرزادی

2. از بین رفتن فولیکول ها بعد از زخم های عمیق پوست که فولیکول را نابود می کند: مثل sica tricia در اثر اسکار، هم چنین آسیب های فیزیکی، شیمیایی، حرارتی و عفونت های خاص مثل انکوسرکیازیس جلدی نیز باعث ازبین رفتن فولیکول ها شده و مو رشد مجدد ندارد.

3. نقص فولیکول ها در تولید مو یا فیبر: مثل آلوپسی متقارن ارثی، هیپوتریکوز مادرزادی، بیماری دیس اریتروپوئز و دیس کراتوز ارثی (Congenital dyserythropoiesis and dyskeratosis ) در گوساله ها، هیپوتیروئدیسم مادرزادی یا گواتر ناشی ار کمبود ید در مادر ، به دنبال عفونت های ویروسی در مادر مثل BVD یا بیماری ویروسی مشابه درگوسفند مثل border disease ، آلوپسی آروآتا (areata alopecia) در اسب وانسان ، یماری Buldy calf در گوساله ها که سرشان کاملا طاس است.

4. ازبین رفتن فیبرهای موی تولید شده: مثل درماتومایکوزیس یا درماتوفیتوزیس، درماتوفیلوزیس در تمام گونه ها، آلوپسی متابولیک متعاقب یک دوره سوء تغذیه یا بیماری شدید، استفاده بیش از حد از روغن وال، روغن خرما یا سویا در جانشین شونده های شیر

5. آلوپسی تروماتیک در اثرخاراندن بیش از حد بعلت آلودگی با شپش، جرب و مالیدن خود به آخور و افسار

6. مسمومیت با سلنیوم آرسنیک، جیوه و تالیوم از دیگر موارد است.

7- کمبود فسفر و کمبود مس ، کمبود روی مادرزادی

8- بیماریهای قارچی

نشانه های بالینی

زمانی که آلوپسی در اثر شکستن فیبر باشد تنه ی فیبرهای قدیمی یا فیبرهای جدید درحال رشد ممکن است دیده شود. زمانی که فیبرها رشد نمی کنند پوست حالت صیقلی دارد و در اکثر موارد نازکتر از حد طبیعی می باشند. در موارد آپلازی ماردزادی فولیکول ( نقص مادرزادی فولیکول) موهای عادی پوشاننده حضور ندارند ولی موهای خشن تر لامسه ای اطراف چشم ها، لب ها و اندام های انتهایی اغلب حضور دارند. فقدان مو حساسیت دام را نسبت به تغییرات ناگهانی دمای محیط افزایش می دهد. ممکن است نشانه های بیماری اولیه وخارش وجود داشته باشد.

درمان

درمان اولیه: حدف عامل تروما یا سایر عوامل آسیب رسان به فیبرها. در مواردی که اشکال در فولیکول یا رشد فیبر باشد معمولا درمانی انجام نمی شود.

vetshoop.ir

اپلیکیشن موبایل دامپزشک همراه

برای تهیه محصولات دامپزشکی و دامپروری ، کتابها و فیلم های آموزشی از قسمت زیر استفاده کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۲ ، ۱۱:۰۴
امین زمانی پور

آبسه در اسب

 ( abscess )

آبسه تجمعی چرکی است. در آبسه‌های پوستی در لایه زیرین پوست، نه در خود پوست، چرک تجمع می‌یابد. این یک وجه تشخیص قطعی آبسه از دیگر تورم‌های پوستی است، چون در اغلب اینها التهاب وجود دارد. آبسه‌ها با تجمع چرک موجب تورم می‌شوند. اگر آبسه بر روی سطح نرمی از بدن مانند عضله قرار داشته باشد این تورم قابل رویت نیست و بالعکس اگر آبسه بر روی ناحیه سفت بدن همانند استخوان قرار داشته باشد هرگونه تورمی ایجاد برآمدگی می‌کند. ناحیه آبسه هنگام لمس گرم است. این گرما به علت خون رسانی شدید به ناحیه ملتهب است و این خون رسانی روی دمای پوست ناحیه تأثیر می‌گذارد. آبسه دردناک است. یکی از عوامل ایجاد کننده درد، آزاد سازی مواد شیمیایی توسط بدن برای مبارزه با عفونت است و عامل دیگر ان اشغال شدن و متسع شدن ناحیه مربوطه زیر پوست توسط آبسه است. آبسه در واقع سطحی از پوست را با کنار زدن لایه‌ها و جدا کردن آنها از هم منحل می‌کند. بطور دقیق یک آبسه حاوی مایعی است که اصطلاحاً به آن چرک می‌گوئیم. قسمتی از این چرک شامل مایع میانی بافتی، بخشی از آن شامل گلبول‌های سفید مرده علی الخصوص نوتروفیل‌ها و قسمتی حاوی باکتری‌های زنده و مرده است. تشکیل آبسه به این صورت اتفاق می‌افتد که باکتری‌هایی که در جریان خون در حال گردشند در یک ناحیه خاص ساکن می‌شوند و در آنجا تکثیر یافته و به واسطه آن لایه پوست شکسته شده و باکتری‌ها راهی برای عبور از خلال زخم پیدا می‌کنند. هنگامی که باکتری‌ها شروع به تکثیر کردند، نوتروفیل‌ها به ناحیه تکثیر باکتری جذب می‌شوند و موجب واکنش‌های التهابی و آزاد شدن مایع می‌گردند. چرک قادر است سطح مربوطه، را از بین ببرد، همچنین می‌تواند با انحلال پوست ناحیه مربوطه سوراخی ایجاد کند که از آن طریق چرک از سطح پوست خارج می‌شود. آبسه در مراحل ابتدایی تشکیل سفت است و به تدریج با تجمع چرک نرم تر می‌شود. سپس یک ناحیه از پوست روی آن، شروع به نازک شدن کرده و بالاخره چرک از این نقطه به صورت انفجاری خارج می‌شود. اگر آبسه از پایین ترین نقطه خود بترکد، غالباً همه چرک موجود در آن خارج می‌شود.

عملکرد درمانی

همیشه بهتر است که چرک خارج شود. پس ما باید تدابیری برای باز شدن آبسه به سطح پوست بیندیشیم. تحریک پوست با گرما روش موثری در این زمینه است. برای این منظور می‌توان از بانداژی که به آب گرم آغشته شده است بر روی تمام ناحیه آبسه استفاده کرد. این عمل ظرف مدت 10 الی 15 دقیقه منجر به کاهش درد اسب می‌شود اگر مبادرت به خارج کردن چرک توسط نیشتر زدن با اسکالپل می‌کنید، مربوط بودن پوست ناحیه مربوطه بسیار سودمند است، هنگامیکه آبسه در حال خشک شدن است، با ضماد گذاری می‌توان به خروج چرک، کمک نمود. اگر ضماد گذاری به مدت زیادی صورت گیرد، به مرگ سلول‌های لبه پوست شده منتهی و بهبود را به تعویق می‌اندازد. تجویز آنتی بیوتیک در کشتن باکتری‌ها به سیستم ایمنی اسب کمک می‌کند. استفاده از اسپری‌ها و کرم‌ها در اطراف آبسه که در آنجا چرک نمی‌تواند به خوبی خشک شود تأثیر گذار است. علاوه بر آنتی بیوتیک‌های تزریقی، می‌توان از ترکیب تری متوپریمی که به صورت پودر خوراکی یا خمیری است، استفاده نمود. چرک، حاوی باکتری‌های آلوده و مرده است. چرک موجود در یک آبسه می‌تواند زخم‌های دیگر را هم آلوده سازد. به همین جهت بطور مداوم پوست ناحیه اطراف آبسه را بشوئید و تمیز نگه دارید. اگر قرار است مقدار زیادی از چرک تخلیه شود، باید پوست زیر آبسه را با وازلین بپوشانید.

هر چیز که با چرک در تماس است باید ضد عفونی شود حتی ناحیه‌ای از اصطبل که آلوده به چرک می‌شود.

vetshoop.ir

اپلیکیشن موبایل دامپزشک همراه

برای تهیه محصولات دامپزشکی و دامپروری ، کتابها و فیلم های آموزشی از قسمت زیر استفاده کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۰۲ ، ۱۰:۲۲
امین زمانی پور

آرتریت عفونی در دام

Septic Arthritis

تورم مفصل عفونی

تعریف و سبب شناسی :

تورم مفصل عفونی یا چرکی، یک بیماری آماسی محدود به مفاصل است که دراثر باکتری ها، قارچها یا ویروس های خارجی اتفاق می افتد و یک یا چند مفصل ممکن است درگیر شوند. تورم مفصل چرکی suppurative arthritis=SA به یکی از چهار طریق زیر اتفاق می افتد:

(۱) از طریق خون (هماتوژنوس)؛

(۲) ضربه

(۳) گسترش عفونت

(۴) عفونتهایی که به دلیل درمان های قبلی به وجود می آیند iatrogenic infections .

عفونتهای با منشأ خونی اغلب در کره اسبهای مبتلا به سپتی سمی اتفاق می افتد. اکتینوباسیلوس اکوالی، گونه های مختلف، استرپتوکوک، سالمونلا، اشریشیاکلی و سایر انتروباکتریاسه ها در این موارد دخیل هستند. در اسبهای مسن تر، تورم مفصل چرکی اغلب متعاقب تزریقات داخل مفصلی به خصوص کورتیکواستروئیدها اتفاق می افتد. استافیلوکوک ها معمول ترین عامل عفونت های ناشی از درمان های قبلی هستند. جدا شدن چند جرم از تورم مفصلهای عفونی ناشی از زخم ها، دور از انتظار نبوده و اغلب انتروباکتریاسه ها و باکتری های بی هوازی در این موارد دخیلند.

شایع ترین علت تورم مفصل چرکی در گاو، اکتینومایسس پیوژنز می باشد. تورم مفاصل ناشی از کلامیدیا پسیتاسی به صورت همه گیری یا بومی در گوسفند، بز و گوساله ها اتفاق می افتد. نشانه های این بیماری سفتی، لنگش با انتقال وزن به عضو مخالف shifting leg larnetness و تب می باشد، احتمال دارد که آماس ملتحمه چشم و قرنیه (keratoconjunctivitis) توأم با این بیماری مشاهده گردد. سقط جنین ناشی از کلامیدیا پسیتاسی (سقط جنین انزئوتیک enzootic stocortion در میشها) توسطہ سروتیپ دیگری از این باکتری ایجاد می گردد و همراه با تورم مفاصل و یا آماس ملتحمه چشم و قرنیه نمی باشد.

تورم مفاصل کلامیدیایی در صنعت پرورش گوسفند ایالات متحده دارای اهمیت زیادی است. این بیماری عمدتا در بره های ۱ تا ۸ ماهه اتفاق می افتد. تورم مفاصل ناشی از مایکوپلاسما مایکوئیدس در بزها نیز باید مورد توجه قرار گیرد. در بره ها،آریزیبلوتریکس روزبوپاتیه نیز اغلب سبب تورم مفاصل می شود. این باکتری در خاک و کود وجود داشته و از طریق بند ناف، دمی که به تازگی قطع شده با موضع عمل اخته وارد بدن می گردد. اغلب این موارد ۱ تا ۵ هفته پس از انجام عمل روی بره ها اتفاق می افتد. پیشگیری از بیماری با استفاده از روش آهن داغ در مورد قطع دم، ضد عفونی وسایل و دست ها در هنگام اخته کردن و نگهداری بره ها در محیط پاکیزه (چراگاه تمیز و وسیع) پس از انجام این اعمال انجام می گیرد. اکتینوباسیلوس سمینیس یکی از علل تورم مفاصل عفونی در بره ها و قوچهای ۴ تا ۸ ماه می باشد و در قوچها اغلب توام با آماس اپیدیدیم بروز می یابد. در مورد همه نوزادان، زمانی که نشانه هایی حاکی از درگیری عمومی حیوان (چون تب، افزایش گویچه های سفید خون، افزایش فیبرینوژن پلاسما) وجود دارد، کشت خون باید انجام پذیرد.

پاتوفیزیولوژی :

تغییرات پاتوفیزیولوژیک اختصاصی که در داخل مفصل در نتیجه عفونت و واکنش مفاصل به عفونتهای خاص اتفاق می افتد، می تواند دارای تنوع زیادی باشد. روند پیشرفت تورم مفصلی عفونی شامل مراحل زیر است: (۱) تهاجم باکتریایی؛ (۲) سلول های با هسته های چندشکلی (PHNs) ؛ (۳) آماس کیسه مفصلی (synovitis) ؛ و (۴) تخریب غضروف. در صورتی که تکثیر جرم مهاجم محدود باشد و واکنش در ناحیه کوچکی از کیسه مفصلی متمرکز گردد، تخریب بافتی حداقل بوده و افزایش مختصری در ترشح مایع مفصلی ایجاد خواهد شد.

در خصوص تأثیرات سوء آماس و عفونت بر عمل جذب غشای مفصلی اتفاق نظر وجود ندارد. به دلیل راه های مختلف جذب (عروق لنفاوی و مویرگها) اندازه ذرات دارای اهمیت می باشد. میزان جذب طی آماس حاد افزایش و در هنگام آماس مزمن کاهش می یابد. این نکته به خصوص در مورد نفوذ مواد ضد میکروبی دارای اهمیت زیادی می باشد.

به نظر می رسد که علت اولیه آسیب مفصلی در تورم مفصل چرکی، پاسخ آماسی میزبان می باشد. در هنگام تماس، به خصوص در پاسخ به عفونت، لخته های فیبرینی محتوای اصلی اکسودای آماسی هستند. در واقع، فیبرین موجود در کیسه مفصلی با آسیب مداوم به مفصل در ارتباط است و ایجاد چرخه معیوبی از آماس را می نماید. فیبرین داخل مفصلی با چسبیدن به غضروف مفصلی و اختلال در جریان مواد مغذی به داخل و محصولات متابولیک به خارج غضروف، عمل طبیعی غضروف را مختل می نماید. گویچه های سفید به واسطه خاصیت شیمیوتاکسی به فیبرین جذب شده و پس از تخریب شدن آنزیم هایی را به داخل مایع مفصلی آزاد می کنند. تخریب غضروف، ممکن است به دلیل تهاجم آنزیم کلاژناز به ماده بنیادی غضروف انفاق بیفتد. در صورتی که از تجمع فیبرین در کیسه مفصلی کاسته شود یا فیبرین جمع شده به طریقی خارج گردد، آسیب وارده به مفصل را می توان به حداقل رسانید.

نشانه های بالینی و تشخیص تفریقى :

نشانه موضعی تورم مفصل چرکی، لنگش می باشد که با پیشرفت بیماری تبدیل به عدم تحمل وزن در عضو مبتلا می گردد. نشانه های کلاسیک أماس شامل گرمی، درد، تورم و قرمزی در بافت نرم اطراف مفصل به همراه افزایش ترشح مایع مفصلی وجود دارند. متعاقب تزریقات داخل مفصلی نیز یک پاسخ تماسی زودگذر مشابه با نشانه های بالینی تورم مفصل چرکی، همراه با تغییرات مایع مفصلی، اتفاق می افتند. نظر به این که اجرام در تمامی موارد با موفقیت از مایع یا غشای مفصلی جدا نمی شوند، در صورت وجود هرگونه عدم اطمینان مفصل باید به عنوان مفصل عفونی تحت درمان قرار گیرد. تب به خصوص در نوزادان نشانه همیشگی نیست، مگر آن که تورم چند مفصل وجود داشته باشد. معاینه فیزیکی، بررسی های آزمایشگاهی (مانند شمارش کامل سلول های خونی، سلول شناسی مایع مفصلی و کشت)، اولتراسونوگرافی و پرتونگاری، روشهای مفید در رسیدن به تشخیص قطعی می باشند. در مواردی که کلامیدیا پسیتاسی عامل تورم مفاصل است، اغلب آماس ملتحمه فولیکولی follicular conjunctivitis همراه با لنگش وجود دارد. در این موارد، عروق دار شدن قرنیه و خیز ممکن است وجود داشته باشد. بره های مبتلا به تورم مفاصل ناشی از اریزیبلوتریکس، سفت و لنگ هستند و به طور مشخص کاهش وزن را نشان می دهند. در این موارد، معمولا مرگ به دلیل نخوردن غذا یا بیماریهای ثانویه چون پنومونی اتفاق می افتد. در بره ها، تورم مفصل ناشی از گونه های اریزیبلوتریکس و کلامیدیا باید با دقت از هم تفریق کردند.

نشانه های آزمایشگاهی و آزمون های تشخیصی :

 اهمیت تشخیص سریع و صحیح عفونت مفصلی به حدی است که نیازی به تأکید مجدد ندارد، چرا که تخریب شدید غضروف و بافت همبند همراه عفونت اتفاق می افتد. به طور کلی، آزمایش سیستمیک خون محیطی جهت بررسی افزایش گویچه های سفید و فیبرینوژن خون و نیز مایع مفصلی، برای بررسی وجود باکتری ها، منجر به تشخیص تورم مفصل چرکی می گردد. در صورتی که سلول شناسی مایع مفصلی دال بر وجود آماس باشد، بدون آن که کشت باکتریایی یا بافته های آسیب شناسی سلولی تهاجم باکتریایی را به اثبات رسانده باشند، می توان وجود عفونت را حدس زد. یافته های معنی دار در مایع مفصلی شامل افزایش تعداد سلول های هسته دار به بیش از ۱۰۰۰۰ سلول در هر میکرولیتر، افزایش نوتروفیلها به بیش از ۸۰٪ و افزایش پروتئین تام به بیش از ۴۰ گرم در لیتر می باشد. روشهای کمکی که وجود عفونت مفصل را تأیید می کند، شامل کشت های باکتریایی و قارچی مایع مفصلی و بافت، تجزیه مایع مفصلی، ارزیابی پرتونگاری و کروماتوگرافی با گاز می باشند. باکتری ها اغلب در غشای مفصلی متمرکز می شوند، و در مواردی که کشتهای مایع مفصلی منفی هستند، بیوپسی غشای مفصلی منجر به رشد باکتری می گردد. در مواردی که احتمال آلودگی با گونه های مختلف کلامیدیا یا مایکوپلاسما وجود داشته باشد، روشهای اختصاصی کشت باید به کار روند.

مایع مفصلی در بره های مبتلا به تورم مفاصل ناشی از کلامیدیا پسیتاسی یا اریزی پلوتریکس اینسیدیوزا فاقد رنگ و محتوی قطعات فیبرین می باشد، ولی دارای ظاهر چرکی نیست و سلول های تک هسته ای در آن غالب هستند.

در صورت آلودگی با گونه های مختلف کلامیدیا در گسترش های مایع مفصلی رنگ آمیزی شده با ماکیاول (Macchiavellos) یا گیمسا - گیمنز ( Gienisa-Ginnenez) ، گنجیدگی های اولیه مشاهده می گردند. استفاده از روشهای پادتن درخشان در مورد مایع مفصلی (یا بافت مفصلی با ملتحمه، پس از کالبدگشایی)، روش های تشخیصی مفیدی می باشند. روش پادتن درخشان را می توان در مورد هر دو سروتیپ گونه های کلامید یا به کار برد. بالا رفتن عیار سرم، از مرحله حاد به طرف مرحله نقاهت، دارای ارزش تشخیی می باشد.

نمونه های مایع مفصلی برای کشت هوازی و بی هوازی و نیز رنگ آمیزی سریع گرم باید جمع آوری گردد. رسوبی که پس از سانتریفوژ کردن مایع مفصلی به دست می آید، تعداد بیشتری از جرم را برای رنگ آمیزی گرم و کشت به دست می دهد. شناسایی سریع باکتریها براساس زنجیره کوتاه و ترکیب کلی اسید چرب سلولی و محصولات متابولیک آنها امکان پذیر است. این روش ممکن است در تشخیص سریع تورم مفصل چرکی مفید تر باشد.

پرتونگاری پس از ۲ تا ۳ هفته، در هنگامی که تخریب وسیع غضروف اتفاق افتاده است، در تشخیص تورم مفصل عفونی مؤثر می باشد. در حقیقت، پرتونگاری تشخیصی نقش چندانی در نحوه برخورد بالینی با عفونت حاد مفصل ندارد. تنها در شرایط خاص، در صورتی که محدودیت ها و نقصان های آن درک شده باشد، استفاده از پرتونگاری ممکن است مفید باشد .

آسیب شناسی :

در تورم مفصل چرکی، یافته های ظاهری کالبدگشایی، وجود اکسودای فیبرینی تا چرکی در داخل کپسول مفصل می باشد. سطوح مفصلی ممکن است دچار فرسایش شده باشند و در بافت های اطراف مفصل خیز مشاهده گردد. در تورم مفاصل کلامیدیایی، مفصل کمی بزرگ شده و مقدار فیبرین به طور قابل توجهی افزایش یافته است و آماس کیسه مفصلی و در اغلب موارد ابتلای غلاف وتر وجود دارد. در بز این بیماری باید از تورم مفاصل ناشی از مایکوپلاسما مایکوئیدس تفریق گردد. تورم مفاصل کلامیدیایی منجر به تزاید، پرزها، نکروز نقطه ای سلولهای کیسه مفصلی، خیز، تجمع فیبرین و نفوذ سلول های تک هسته ای می شود. ضایعات ناشی از اریزیپیلوتریکس روزیوپاتیه مشابه ضایعات گونه های مختلف کلامیدیا میباشد.

درمان :

درمان موفقیت آمیز تورم مفصل چرکی به تشخیص صحیح بالینی و میکروب شناسی بستگی دارد. روش درمانی موفق در مورد اسبهای مبتلا به تورم مفصل چرکی باید آنزیمهای لیزوزومی را خنثی نماید، أکسودای فیبرینی داخل مفصل را به خارج زهکشی کند و لخته های فیبرینی را از بین ببرد. برای این که روش درمانی موفقیت آمیز باشد، استفاده از داروهای ضدمیکروبی در مورد اسب هایی که نتیجه کشت مایع مفصلی آنها مثبت بوده است، ضروری است.

استفاده از مواد ضد میکروبی از راه عمومی به نفوذ مؤثر این مواد به غشای مفصلی بستگی دارد. مواد ضد میکروبی که دارای مولکول های بزرگ هستند، نسبت به موادی با اندازه مولکولی کوچکتر، کندتر از غشای مفصلی عبور می نمایند. تمامی مواد ضدمیکروبی که تاکنون شناخته شده اند، در صورتی که با غلظت درمانی تجویز گردند، از غشای مفصلی عبور می کنند. روش دیگر، تزریق داخل مفصلی مواد ضدمیکروبی به منظور کسب غلظت زیاد و طولانی مدت درمانی در مایع مفصلی می باشد. اشکال اولیه تزریقات داخل مفصلی آماس شیمیایی کیسه مفصلی است. مواد ضد میکروبی اختصاصی که پس از تجویز عمومی غلظت درمانی مناسبی را در مایع مفصلی پیدا می کنند، شامل پنی سیلین G ، پنی سیلین های مقاوم به بتالاکتاماز، سفالوسپورین ها، تیکارسیلین، تیکارسیلین ۔ کلاولانیک اسید، اریترومایسین و آمینوگلیکوزیدها می باشند. ترکیبی از آمیکاسین و سفالوسپورین به صورت تجربی و براساس مطالعات حساسیت در محیط آزمایشگاه روی باکتریهای جدا شده از عفونت۔ های عضلانی - اسکلتی، برای درمان تورم مفصلی چرکی در اسب پیشنهاد می شود. جهت کاهش خطر بازگشت بیماری، تجویز یک دوره ۴ تا ۶ هفته ای آنتی بیوتیک پیشنهاد می گردد.

روشهای متعددی برای زهکشی مفاصل به کار رفته است. این روش ها شامل مکیدن توسط سوزن، شستشو از طریق ورود مایع از یک طرف و خارج نمودن آن از طرف دیگر -through-anal through lavage ، اتساع و شستشوی مفصل distention) (irrigation و آرتروتومی یا آرتروسکوپی همراه با برداشت کپسول مفصلی (synovectomy) یا بدون انجام آن می باشند. زهکشی مفصل تارسی قلمی اسی مبتلا به تورم مفصل چرکی با استفاده از مکش و به صورت بسته، نتایج خوبی را به دست داده است. همچنین ترکیبی از زهکشی باز مفصل توسط آرتروتومی، شستشو و استفاده از آنتی بیوتیک های عمومی و داخل مفصلی (به خصوص آمیکاسین) نیز با موفقیت به کار رفته است. در یک مطالعه تجربی درباره تورم مفصل چرکی، روش آرتروتومی همراه با شستشو، زهکشی بهتر و پاسخ بالینی سریع تری را نسبت به ترکیب آرتروتومی، سینووکتومی و شستشو ایجاد نموده بود؛ ولی خطر آلودگی از محل شکاف در مورد اسب هایی که به روش آرتروتومی درمان می شوند بیشتر است.

 عمل Irrigation (شستشوی داخل مفصلی) به 2 روش Closed و Open انجام میگیرد. در روش Closed از طریق ایجاد یک روزنه مایع مفصلی را پونکسیون کرده و مایع استریل (مانند سالین نرمال) تزریق میشود. سپس مجددا پونکسیون انجام میگیرد اما در روشOpen دو روزنه ایجاد میگردد به طوری که از یک روزنه مایع مفصلی پونکسیون و از روزنه مقابل مایع استریل وارد میشود.

 لاواژ :با استفاده از یک مایع آنتی سپتیک مانند povidone iodine 1% شستشوی داخل مفصلی انجام میگیرد.

سایر درمان های حمایتی شامل بی حرکت نمودن عضو مبتلا، استفاده از داروهای ضددرد و تزریق داخل مفصلی سدیم هیالورونات (sodium hyaluronate) می باشد.

تورم مفاصل کلامیدیایی باید به طور کامل با تتراسیکلین (۲۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن از تتراسیکلین های با تأثیر دراز مدت، به صورت داخلی عضلانی یا زیرجلدی، هر ۴۸ ساعت یک بار و در سه نوبت)، تایلوزین (بر اساس دز پیشنهاد شده در روی دارو) یا اریترومایسین (براساس دز پیشنهاد شده در روی دارو)، تحت درمان قرار گیرد. دارودرمانی نباید از طریق آب یا غذا انجام شود، زیرا حیوانات به دلیل درد تمایل به خوردن و آشامیدن ندارند. اریزیبلوتربکس روزیوپاتیه به اغلب آنتی بیوتیکها حساس است و اغلب در مورد آن از پنی سیلین استفاده می شود. در صورتی که آسیب مفصلی پیشرفته باشد، تعداد زیادی از حیوانات به درمان پاسخ نمی دهند.

- فنیل بوتازون: سبب کاهش التهاب ناحیه میشود (در صورتی که فیزیوتراپی نیز انجام گیرد)

- گلیکوزآمینوگلیکانهای پلی سولفاته : از اجزای تشکیلدهنده مایع سینوویال هستند که در شرایط تغییر ویسکوزیته و غلظت مواد مایع سینوویال، میتوان با تزریق این ماده کاهش غلظت آن را جبران نموده و در مدت زمان کوتاه به سرعت ترمیم

ایجاد میشود.

- دی متیل سولفوکساید ٪ 20 : یک داروی ضدالتهاب و ضددرد با قابلیت نفوذ بالا به بافتها میباشد که میتواند به همراه خود سایر داروها مثل آنتی بیوتیکها و ... را به بافتهای مورد نظر رسانده و در دسترس سلولها قرار دهد.

پیش آگهی :

متغیرهایی که با سرانجام تورم مفصل چرکی ارتباط مستقیم دارند، شامل طول مدت عفونت قبل از درمان تشخیص جرم عامل بیماری و عوامل مربوط به میزبان چون پذیرش ایمنی(immunocompetence) و خواص ساختاری مفصل می باشند. در کره اسبها، تورم مفصل چرکی عموما دارای پیش آگهی ضعیفی می باشد، مگر این که درمان بسیار سریع انجام گیرد. در تعدادی از موارد، درمان سریع و شدید تورم مفصلی چرکی در اسب های بالغ منجر به بازگشت کامل حیوان به فعالیت ورزشی شده است. از ۱۳ اسب درمان شده با آنتی بیوتیک های عمومی و زهکشی بسته توسط مکش، ۱۰ مورد به وضعیت مطلوب یا وضعیت مشابه قبل از نظر رقابت های ورزشی بازگشتند. مطالعات بالینی در اسبان، ارتباط مستقیمی را بین طول دوره عفونت تا درمان و نتیجه درمان نشان میدهد. در یک مطالعه گذشته نگر، میزان مرخص شدن از بیمارستان (hospital discharge rate) در 192 رأس اسب که به دلیل تورم مفصل چرکی یا آماس سینوویال وتری تحت درمان شدید قرار گرفته بودند، در مورد کره اسبها ۴۵٪ و در مورد اسبها ٪۸۵ بوده است. ۵۶٪ از این حیوانات برای حداقل یک بار به رقابت - های ورزشی بازگشتند.

vetshoop.ir

اپلیکیشن موبایل دامپزشک همراه

برای تهیه محصولات دامپزشکی و دامپروری ، کتابها و فیلم های آموزشی از قسمت زیر استفاده کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۰۲ ، ۱۰:۱۸
امین زمانی پور

آفلاتوکسیکوزیس در گاو ( Aflatoxicosis )

آفلاتوکسیکوز ، گاوها و نشخوارکنندگان کوچک را مبتلا می کند، اگرچه این حیوانات نسبت به حیوانات تک معده ای و طیور حساسیت کمتری دارند. حیوانات جوان نسبت به بالغین در برابر اثرات سمی آفلاتوکسین ها (Aflatoxins) حساس ترند. آفلاتوکسیکوز در مناطق با درجه حرارت، رطوبت و بارش زیاد رخ می دهد.

تاریخچه :

طی سالهای 1950 در جنوب شرقی آمریکا نو عی بیماری به نام هپاتیت xدر سگها اتفاق افتاد که با مصرف غذا های کپک زده سگها همزمان بود. در سال 1960 در انگلستان دلایلی به دست آمد که همان ما یکو تو کسین عامل مرگ ومیر زیاد بو قلمون ها در اثر مسمو میت کبدی شده است. (بیماری x بوقلمون).کنجاله بادام زمینی که از برزیل به انگلستان صادر شده بود به میزان زیادی به قارچ های Aspergillus.parasiticus . aspergillus flavus که تولید آفلاتوکسین می کنند آلوده بود.داستان آفلاتو کسین از نظر تاریخی مهم است. آفلاتو کسیکوزیس بخاطر ایجاد مشکلات ناشی از مایکو توکسین ها در زنجیره غذایی و سهولت انتشار گسترده آنها ،توجه عموم را به خود جلب نمو ده اند.

آفلاتوکسین ها :

آفلاتوکسین ها شایع ترین و زهرآگین ترین مایکوتوکسین است این زهرا به توسط قارچ هایی از نوع :

 penicellium

 Pubelrulum aspergillus

parasiticus

aspergillus flavus

تولید می شود .

گونه های مختلفی از پنی سیلیوم، رایزوپوس، موکور، و استرپتومایسس. این قارچها قادرند در دانه هایی نظیر ذرت، تخم پنبه، و بادام زمینی در تمامی مراحل از رشد تا دروی محصول استقرار و تکثیر یابند و سم تولید کنند.

قارچ asperqillus flavus به آسانی در اثر حرارت و مواد شیمیایی از بین می رود ولی سموم به وجود آمده از آن تحت ثاتیر گرما قرار نمی گیرد و در اثر گرما تغییر در آن ها حاصل نمی شود . البته بیشتر فعالیت شان بعد از قرار گرفتن در معرض گرمای خشک 250 درجه سانتی گراد و گرمای مطلوب 120 درجه باز می گردد ولی ممکن است در برابر نور خورشید از بین بروند . عمده ترین شکل طبیعی آفلاتوکسین ها G2و G1وB2,B1 است این مایکوتکسین ها را براساس موقعیت شان و رنگ فلئوسانت در لایه نازک کروماتوگرام وقتی در زیر نور ماوراء بنفش قرار می گیرند نامگذاری می کنند که آفلاتوکسین های B1,B2 آبی و آفلاتوکسین های G2و G1 یک رنگ فلئورسانت سبز تولید می کنند . سموم دارای وزن مولکولی کمی هستند (,B2=312 B1=348 ) و در شرایط طبیعی غیر آنتی ژنیک هستند .

در بین این 4 نوع آفلاتوکسین معمولا نوع B1 قسمت عمده این سم را در غذا تشکیل می دهد و از سایر انواع سمی تر و سرطانزاتر است .

آفلاتوکسین های M1 . M2 متابولیت های هیدراته B2,B1 هستند که در شیر حیوانات شیرده از قبیل گاوشیری یافت شده است .

گرد بادام زمینی ، ذرت مایلو ، جو ، گندم ، پنبه دانه ، سویا ، پودر ماهی ، سور گوم و سایر غلات و دانه های روغنی و غذاهای حاوی این اقلام در تمامی مراحل از رشد تا دروی محصول اگر با قارچ آلوده شوند بزودی افلاتوکسین در آنها ایجاد می شود که به وسیله آسیاب کردن نیز از بین نمی رود و می تواند به تولید سم ادامه دهد . در سویا و سایر دانه های کوچک آفلاتوکسین ها عمدتا در طی ذخیره سازی تولید می شوند . در سویا فقط مقدار کمی از افلاتوکسین B1 بوسیله دو گونه قارچ خانواده آسپرژیلوس ها تولید می شود . محیط گرم و مرطوب زیاد برای تولید این سم در غذا ها مناسب است . این قارچ برای رشد خود نیازی به رطوبت 13 درصد یا بیشتر دارد . در رطوبت 12.5 درصد یا کمتر رشد کم و یا احیانا رشدی صورت نمی گیرد و دما باید حداقل 25 درجه سانتی گراد باشد . بیشتر آلودگی ها در ذرت اتفاق می افتد زیرا رطوبت در این دانه ها معمولا از 13درصد تجاوز می کند . وقتی این قارچ در ذرت رشد می کند معمولا تولید آفلاتوکسین ها B2,B1 می کند . البته خشکسالی و کودهای نامناسب ، تاخیر در برداشت محصول ، آفات نباتی ، تخریب دانه توسط حشرات ، صدمات مکانیکی در طول درو در آلودگی محصول با قارچ و ایجاد توکسین دخالت دارد . شرایط نامناسب انبار غلات و غیر بهداشتی بودن وسایل تهیه و توزیع مواد غذایی ، رشد قارچ و ایجاد توکسین را تشویق می کند .

حیوانات حساس :

خوک ، سگ ، اسب و گوساله بخصوص حیوانات جوانتر بیشتر به اثرات سمی آفلاتوکسین ها حساس هستند . البته در این میان گوسفند مقاومت بیشتری نشان می دهد و خوک حساسترین میباشد.

قزل آلا و طیور نسبت به پستانداران حساسیت زیادی دارند.

شرح بیماری :

تا ثیرات آفلاتوکسین وابسته به دز ، زمان و گونه شان است که بیماری بدو صورت حاد و تحت حاد بروز می کند چون مقاومت اکتسابی در برابر زهرابه تدریجا حاصل می شود . مسمومیت حاد بندرت در حیوانات اهلی به جز سگ رخ می دهد چون مقادیر بالا و غیر متعادل غذای آلوده را در یک زمان حیوان ممکن است بلع کند.

نشانه های مسمومیت فوق حاد و حاد :

خونریزی وصدمه کبدی ، اسهال خونی ، علائم عصبی ، عدم تعادل ، تشنج ، مرگ ناگهانی است .

مسمومیت تحت حاد :

نارسایی کبدی و کاهش عملکرد آن همراه با زردی ، بی اشتهایی ، عدم تعادل ، ناتوانی در امر تولید مثل (مانند سقط جنین ) ، ضعف و لرزش عظلانی ، آهسته شدن حرکات شکمبه ، اغما و مرگ می گردد .

سم به وسیله معده جذب شده و توسط کبد متابولیزه می شود و براساس رنج متابولیت ها در شیر و ادرار ظاهر می شود . آفلاتوکسین ها توسط شبکه اندوپلاسمیک صاف هپاتوسیت ها به واسطه های سمی تبدیل می شوند . اثرات سرطانزایی ، سمی ، تراتوژنیک آفلاتوکسین ها به علت اتصال واسطه های سمی به DNA و RNA سلولی است که با ایجاد وقفه در DNA پلی مراز و ترانس لوکاس ریبوزومی و نهایتا مهار سنتز پروتین باعث بروز آسیب های کبدی و نشانه های درگیری سیستم عصبی مرکز می شود و همچنین از دیگر اعمال آن مداخله در تنفس میتوکندری سلول است .

عموما کبد های مبتلا دارای قوام سفتی هستند و رنگ پریده به نظر می رسند . از نظر میکروسکوپی دژنرسانس چربی و نکروزهپاتوسیتها ، هیپرپلازی صفراوی ، فیبروز و شکل نامناسب هپاتوسیت ها دیده می شود . البته عوارض کبدی متغیر است از التهاب حاد بهمراه نکروز هپاتوسیت ها و باقی ماندن صفرا در مجاری شروع می شود که بدین شکل وقتی فعالیت کبد به طور عمده ای تغییر کند به عوارض دیگری از جمله : اختلال در انعقاد خون ، یرقان ، سیروز منتهی می شود . سطوح سروزی و مخاطی دچار خونریزی شدید می گردند در حضور مقادیر متوسط آفلاتوکسین ، اختلال و تضعیف عملکرد ایمنی نیز ممکن است وقوع یابد .

کم خونی ، رنگ پریدگی ، بالا رفتن سطح آنزیم های وابسته به کبد ( مانند : آلکالن فسفاتاز ، اسپارتات ترانس آمیناز ، گلوتامیک اکسواستیک ترانس آمیناز ، اورنیتین کاربامیل ترانسفراز ، بیلی روبین تام ) و کاهش آلبومین از دیگر عوارض این مسمومیت است که نقص فعالیت کبدی با کلیرنس بروموسولفا لئین اندازه گیری می شود . علاوه بر آسیب های کبدی دزهای بالا امکان تغییرات دژنرسانس در توبول های پروکسیمال کلیه را ایجاد می کنند . تیموس هم می تواند تحت ثاثیر قرار بگیرد و بطوریکه آفلاتوکسین B1 ، آپلازی قسمت قشری تیموس را تحریک می کند و باعث کاهش پاسخ های بین سلولی می شود . در این بین ایمنی همورال حداقل تاثیر را می پذیرد ولی کاهش سطح کمپلمان و فعالیت فاگوسیتوزی در حیواناتی که به طور تجربی با آفلاتوکسین مسموم شده اند گزارش شده است . مطالعات اپیدمیولوژیکی که بر روی سرطان بدخیم کبد در انسان شده نشان می دهد که آفلاتوکسین ها با ویروس هپاتیت B فعالیت سینرژیسم دارند .

بررسی آفلاتوکسیکوزیس در گاو و اثرات و پیامدهای مسمومیت با آن :

در گوساله علائم کلینیکی شامل:

کوری ،چرخش دورانی ، زمین خوردن ، تکان خوردن گوش ، سائیدن دندان ها به هم ،اسهال ،زور پیچ شدید و پایین افتادگی معقد است در نهایت تشنج و سقط معمول است . حیوانات آلوده معمولا در عرض 48 ساعت می میرند . گوساله ها در 3 – 6 ماهگی از همه حساس تر هستند . افلاتو کسیکوزیس سبب لخته شدن خون در گوساله ها می شود و منجر به توسعه و احتمال هماتوم می شود . ممکن است دز پایینی از آفلاتوکسین سبب بیماری خاصی در حیوان نشود ولی منجر به کاهش وزن ،بی اشتهایی ، کاهش تولید شیر شود و اسهال اتفاق بیفتد .

سم می تواند به داخل شیر وارد شود که ممکن است سبب افلاتوکسیکوزیس در گوساله شیر خوار و بیماری در افرادی که از آن شیر استفاده می کنند شود . زخم های کبدی مشخص در گوساله های تازه متولد شده مشاهده می شود که در نتیجه عبور سم از جفت است .

اگر میزان زیادی از افلاتوکسین توسط گوساله در یک وعده غذایی بر داشته شود تقریبا 2 – 3 در صد آن به روده می رسد و سطوح آفلاتوسیین B اگر متجاوز بر 100 میکروگرم در کیلو غذا باشد منجر به مسمومیت برای گوساله می شود . مکمل کردن روی در رژیم غذایی برای جلوگیری از افلاتوکسیکوزیس در گوساله موثر است . در گوساله ها 0.2 قسمت در میلیون در جیره به مدت 16 هفته موجب آسیب خفیف کبدی می شود .

در گاوهای بالغ 0.66 واحد در میلیون در جیره موجب آسیب خفیف کبدی پس از 20 هفته می شود . آفلاتوکسین در مقداری به کمی 0.15 واحد در میلیون در جیره ممکن است موجب آسیب شدید عضوی و مرگ های حاد در دام ها گردد و حضور بقایای آفلاتوکسین m1 در گوشت و شیر نیز به میزان قابل پیگرد قانونی می رسد آفلاتوکسین ها در بافت ها و شیر دام هایی که به مصرف خوراک انسان می رسند ، پخش می شود و بقایای آنها نگرانی قابل توجهی را به وجود می آورد .چنانچه جیره عاری از این سم تدارک دیده شود آفلاتوکسین طی 7 روز از کبد پاک می شود . اگر حداکثر میزان افلاتوکسین در جیره کمتر از 0.1 واحد در میلیون باشد ، گاوهای شیری می تواند آلودگی به آفلاتوکسین در شیر را به کمتر از 0.0005 واحد در میلیون تقلیل دهند (میزان قابل قبول قانونی )در اثر آفلاتوکسیکوزیس کاهش تولید شیر و سر کوب ایمنی رخ می دهد . کلیه گوساله های آلوده ممکن است زرد باشد . آفلاتوکسین m1 در پنیر تهیه شده از شیر آلوده برای حداقل 3 ماه باقی می ماند .

تشخیص :

(الف) آفلاتوکسیکوز حاد

• بررسی آسیب شناسی بافتی نمونه بیوپسی کبد یا نمونه ای از کبد که در کالبدگشایی بدست آمده، آشکار کننده نکروز هپاتوسلولار، خونریزی، حفره ای شدن، انتشار چربی و مگالوسیتوز می باشد.

• در بررسی های آزمایشگاهی فعالیت آنزیم های سرمی کبد افزایش می یابد. ممکن است به هنگام در معرض قرارگیری حاد، ادرار، شیر و خون حاوی مقادیر قابل سنجش آفلاتوکسین باشند و توکسین به راحتی در غذا اندازه گیری می شود.

(ب) آفلاتوکسیکوز مزمن:

ممکن است که ارتباط دادن اثرات دقیق کاهش رشد، کارایی ضعیف غذا و عملکرد معیوب سیستم ایمنی به قرار گرفتن قبلی در معرض آفلاتوکسین مشکل باشد، زیرا غذای آلوده ای که رویدادهای مزمن را شروع کرده ممکن است دیگر وجود نداشته باشد و باقیمانده های بافتی نیز ممکن است آن قدر کم باشند که با روش های رایج قابل تشخیص نباشند. بنابراین اغلب آفلاتوکسیکوز مزمن تشخیص داده نمی شود.

آزمایشان :

1 – آزمایش های شیمیایی : ته مانده غذای مصرف شده را تجزیه نموده و مایکوتوکسین را جستجو کرد . برای آزمایش شیمیایی می توانند ته مانده غذا رابه جوجه مرغابی ها (حساس ترین طیور به مایکوتوکسین ) بدهند .

2 –آزمایش های کروماتوگرافی

(THIN LAYER CHROMATOGRAPHY)

که به وسیله ایجاد لکه های فلئورسانت انجام می گیرد که روش hplc یا High-performance liquid chromatography روشی آسانتر و سریعتر از TLC است ولی هزینه انجام آن بالاست . در روش کروماتوگرافی عصاره قارچ را می توان بوسیله تبخیر تغلیظ نمود و سپس توام با مواد مناسب کنترل کننده سموم روی صفحات HR سیلیس ژلاتین که قبلا در حلال کلروفرم : متانول : اسید فرمیک قرار داده اند مشخص نمود (به نسبت 1:2:97) پس از یک یا چند مرتبه عمل آوردن در این حلال صفحات را برای مشاهده لکه های آبی یا سبز با مقادیر RF تقریبی 0.35 تا 0.45 در معرض نور ماوراء بنفش قرار می دهند . سم M یا ماده زائد سم دارای RF کمتری است .

3 – آزمایش حلقه ای نایی در طیور : نای پولت ها به صورت حلقه ای بریده و قاچ قاچ می شود و عصاره آن به منظور پیدا کردن مایکوتوکسین مورد آزمایش قرار می گیرد . این آزمایش بی نهایت حساس است و غلظت پائینی مثل 10 واحد در میلیون را مشخص می کند .

4 –روش RADIO IMMUNOASSAY

5 -روش الیزا یا ENZYME- LINkED IMMUNOSORBENTASSAY

کنترل :

1 – به منظور پیشگیری از استقرار و رشد قارچ ها مواد غذایی با آمونیاک مخلوط می شوند . مقادیر اندک افلاتوکسین ممکن است به صورت ترکیب با (سدیم کلسیم آمینوسیلکات های هیدراته ) خورانیده شوند تا مانع از جذب آفلاتوکسین ها شوند .

2 – تامین ویتامین K در جیره غذایی زیرا معولا بهمراه مسمومیت های قارچی کمبود این ویتامین نیز وجود دارد .

3 – در طول مدت جمع کردن دانه ها ، خرمن کردن آنها و ذخیره سازی دانه ها نکات زیر بایستی مورد توجه قرار گیرد :

آ)ماشین را درست تنظیم کنید تا دانه ها در صورت استفاده از ماشین شکسته نشود توجه داشته باشید که بهترین منبع تولید مایکوتوکسین دانه های شکسته شده است .

ب) بگذارید دانه ها در حد رطوبت تجویز شده قبل از خرمن کردن خشک شوند.

پ) دانه ها را تمیز کنید آشغال و دانه شکسته را از بین ببرید تا امکان رشد قارچ فراهم نگردد.

ت)هر چقدر ممکن است سریعتر دانه ها را خشک و سرد کنید رشد قارچ ASPERGILLUS FLAVUS در پائین تر از 40 درجه فارنهایت (14 درجه سانتیگراد) حادث نمی شود .

ث) جریان هوای کافی بمنظور کنترل درجه حرارت و رطوبت ایجاد نمائید از دانه های مرطوب بایستی اجتناب نمود توجه داشته باشید که دانه کم ولی خیلی مرطوب امکان آلودگیش بیشتر از دانه زیاد اما رطوبت متوسط است .

ج) وسایل ذخیره سازی ، جمع آوری حمل و نقل دانه ها را بخصوص در هوای گرم تمیز کنید .

4 – کارخانجات تهیه دان بایستی :

آ) از طریق الک کردن کثافات و دانه های شکسته را از ذرت بر طرف نمایید.

ب) سقف انبار را از نظر در زگیری و جلوگیری از ریزش قطرات باران روی دانه های ذرت بازرسی نمایید .

پ) ظروف فلزی را جلا داده و تمیز نمایید و با استفاده از کلرین آنها را ضد عفونی نمایید .

ت) اجازه ندهید بخار ماشین بسته بندی به انبار بر گردد.

پیشگیری

(الف) جهت پیشگیری از مایکوتوکسیکوز، توصیه به ذخیره کردن مناسب مواد غذایی می شود. حداکثر میزان بی خطر رطوبت برای دانه های غلات ۱۴ درصد است. با اضافه کردن مواد نگهدارنده (مثل اسید پروپیونیک) یا حذف هوا می توان دانه های با رطوبت بالا را ذخیره نمود.

 (ب) ذرت آلوده به آفلاتوکسین را می توان با استفاده از آمونیاک سم زدایی نمود، اما این روش پرهزینه و غیر عملی است.

(ج) مواد غذایی آلوده به آفلاتوکسین را می توان با مواد غذایی سالم رقیق نمود، اما این روش پرمخاطره است زیرا حتی مقادیر کم آفلاتوکسین ذاتا مضر است.

درمان :

بنا بر اسناد و متون در دست ،اعمال درمان بطور روشن و واضح مورد توجه قرار نگرفته و آنتی دوت اختصاصی پیدا نشده است ولی HATCH در (سال 1982) از متیوننین به همراه سیستئین و تیوسولفات سدیم در درمان آفلاتوکسیکوزیس حاد استفاده نموده است بنابر گزارش نامبرده اگر درمان فوق بهمراه درمان حمایتی انجام پذیرد نتایج رضایت بخشی را بدنبال خواهد داشت ابتدا ایجاد ایمنی PASSIVE و استفاده از مواد ضد میکروبی در درمان آفلاتوکسیکوزیس هم توصیه شده است .

آفلاتوکسیکوز به صورت یک مشکل گله ای ظاهر می شود و درمان گسترده هر حیوان عملی نیست.

(الف) باید غذای مظنون را حذف کرد و جیره ای با کیفیت بالا از نظر پروتئین و غنی شده با ویتامین های K ، E ، D ، A وب کمپلکس فراهم نمود تا با اثر آفلاتوکسین بر مصرف پروتئین و ویتامین مقابله کند.

(ب) آنتی دوت اختصاصی وجود ندارد، اما در موارد حاد القاء تجربی آفلاتوکسیکوز، بزهای درمان شده با ال - متیونین (200mg/kg خوراکی، هر ۸ ساعت) و تیوسولفات سدیم ( 50mg/kg خوراکی، هر ۸ ساعت) بهبود بقا را نشان دادند.

(ج) از آن جایی که حیوانات قرار گرفته در معرض آفلاتوکسین ممکن است نقص سیستم ایمنی داشته باشند، باید علایم بالینی بیماری عفونی به صورت تهاجمی تحت درمان ضد میکروبی قرار گیرد.

vetshoop.ir

اپلیکیشن موبایل دامپزشک همراه

برای تهیه محصولات دامپزشکی و دامپروری ، کتابها و فیلم های آموزشی از قسمت زیر استفاده کنید.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۰۲ ، ۱۰:۱۲
امین زمانی پور

کمبود آهن در گاو

( Iron deficiency )

تاریخچه

 فقر آهن، معمولا به همراه خونریزی های مزمن ناشی از آلودگی انگلی دیده می شود ولی در گوساله هایی که تماما از شیر تغذیه می کنند و یا نوزادانی که بدون دسترسی به فضولات در جایگاه نگهداری میشوند (به ویژه توله خوکها) نیز متداول است.

با توجه به مقدار تراکم این فلز (به طور متوسط 50mg درکیلو گرم وزن زنده)، جزء عناصر بینابین نیز در نظر گرفته می شود. بیش از 90 درصد آهن بدن به صورت ترکیب با پروتئین ها است. مهمترین پروتئین بدن که حاوی آهن میباشد هموگلوبین خون بوده که در حدود 0.34 درصد آن را آهن تشکیل می دهد.

آهن در ترانسفرین (پروتئین سرم خون) به عنوان ناقل قرار دارد. این پروتئین در عمل انتقال آهن از بخشی به بخش دیگر بدن دخالت میکند.

فریتین پروتئین شکل ذخیرة آهن بوده که به رنگ قهوه ای در کبد، طحال، کلیه و مغز استخوان وجود دارد و حاوی 20 درصد آهن می باشد. این پروتئین یکی از اشکال ذخیره آهن به شمار می آید.

هموسیدرین ترکیبی مشابه فریتین بوده و تا 35 % آنرا آهن تشکیل میدهد.

آهن جزئی از آنزیمهای فعال بدن از قبیل کاتالاز، پروکسیداز، فنیل آلانین هیدروکسیداز می باشد.

منابع آهن :

به استثنای شیر که از آهن فقیر است این عنصر در اکثر مواد غذایی یافت میشود.

این عناصر در منابع گیاهان پربرگ و سبز، بیشتر بقولات و پوسته دانه ها، و غذاهای با منشاء حیوانی نظیر گوشت، خون و پودر ماهی به خوبی یافت میگردد.

مکانیسم جذب آهن :

جذب آهن تا حدود زیادی مستقل از منبع غذایی بوده و به کمک مکانیسمی موسوم به مانع مخاطی ( Mucosal block ) مطابق احتیاجات حیوان صورت میگیرد.

این نظریه مبتنی بر وجود مکانیسم تنظیم کننده ای است که بوسیله سلولهای مخاطی مجاری گوارشی اعمال شده و از جذب مقادیر بیش از حد لزوم آهن ممانعت به عمل می آورد، به این نحو مقدار جذب تا حدود زیادی تحت کنترل نیازمندی بدن قرار می گیرد. بر طبق این نطریه سلول های مخاط معده و روده آهن را جذب و آن را تبدیل به فریتین میکنند ، پس از اینکه سلولهای مزبور از لحاظ فیزیولوژیکی از فریتین اشباع شدند عمل جذب متوقف گردیده و تنها بعد از آزاد شدن آهن از فریتین و انتقال آن به داخل پلاسمای خون مجددا از سر گرقته میشود.

اخیرا نظریه جدیدی نیز در این مورد ارائه شده و پیشنهاد میکند عاملی در شیرابه معده وجود دارد که مسئول اصلی تنظیم میزان جذب آهن میباشد.

نیاز حیوانات بالغ به جذب آهن کم است زیرا آهنی که از تخریب هموگلوبین حاصل میشود مجددا به مصرف تولید هموگلوبین میرسد ، تنها 10 درصد آهن موجود از بدن خارج میشود.

وجود آهن بیش از اندازه لازم در جیره غذایی میتواند باعث بروز اختلالاتی در دستگاه گوارش و همچنین کاهش جذب فسفر شود.

نشانه های کمبود :

با توجه به این که بیش از نیمی از آهن بدن در هموگلوبین حضور دارد یکی از اولین پیامدهای کمبود آهن در بدن کم خونی است.

از سوی دیگرچون میزان آهن هموگلوبین پس از تخریب به مصرف دام می رسد به ندرت دچار کمبود آهن میشود.

گلبولهای قرمز حاوی هموگلوبین میباشند ، این سلولها دائما در مغز استخوان تولید شده و جانشین سلولهایی میشوند که در نتیجه کاتابولیسم از میان میروند. اگرچه مولکولهای هموگلوبین نیز به هنگام کاتابولیسم تخریب میشوند ولی آهنی که از آنها آزاد شده مجددا به مصرف سنتز هموگلوبین میرسد. به این ترتیب نیاز روزانه حیوان سالم به آهن معمولا ناچیز است.

چنانچه احتیاج به آهن اقزایش یابد ، نظیر موارد خونریزی طولانی و حاملگی ، سنتز هموگلوبین احتمالا مختل شده و کم خونی بوجود می آید.

در گوساله های جوان که صرفاً با شیر تغذیه می گردند به سبب پائین بودن ترکیب شیر از آهن، کم خونی به احتمال بسیار زیاد حادث خواهد شد. به استثناء شیر که از میزان آهن فقیر است، آهن در سرتاسر مجاری گوارشی خصوصاً در دو بخش انتهائی روده کوچک جذب میگردد.

در بره و گوساله کم خونی حاصل از کمبود آهن معمول نیست زیرا محدود نمودن تغذیه آن ها به شیر و فرآورده های آن بدون در اختیار قرار دادن مقادیری از مکمل های غذایی عملا مرسوم نمی باشد.

طرح تشخیص و تست های آزمایشگاهی

حیوانات دچار فقر آهن معمولا موارد زیر را نشان می دهند:

(الف) ذخایر ناچیز آهن در مغز استخوان که با رنگ آمیزی با رنگ آبی پروشین (Prussian blue) قابل مشاهده است.

(ب) ظرفیت اتصالی آهن سرم بالاست و میزان آهن سرم، پایین است.

(ج) کم خونی میکروسیتیک هیپوکرومیک وجود دارد.

 طرح درمان

مکمل آهن ممکن است از راه خوراکی (سولفات آهن) و یا غیرخوراکی( دکستران آهن یا cacodylate) تجویز شود ولی این درمان ها با واکنش های کشنده ای همراه بوده اند.

vetshoop.ir

اپلیکیشن موبایل دامپزشک همراه

برای تهیه محصولات دامپزشکی و دامپروری ، کتابها و فیلم های آموزشی از قسمت زیر استفاده کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۰۲ ، ۱۴:۲۶
امین زمانی پور

آبله در گاو

( pox )

از بیماری های حاد گاو است وکه موجب ایجاد تاول در سطح پوست پستان و سرپستانک میشود.

آبله انسان، گاو و اسب از یکدیگر متمایزند .

عامل :

ویروس اورتو پوکس ( orthopox virus )

امروزه از میزان پراکندگی آبه گاوی به مقدار زیادی کاسته شده است و بیشتر واگیری ها مربوط به آبله کاذب گاوی یا تورم بافت پستان قرحه ای می باشد که علایمی شبیه به آبله گاوی دارند.

خسارات این بیماری مربوط به ناراحتی حاصل در موقع شیردوشی به علت مجروح بودن نوک پستان و یا در اثر اورام پستانی است که در اثر سرایت جراحات آبله به عضلات اسفنکتر نوک پستان بوجود می آید. شیر گاو مبتلا برای مصرف انسان مناسب و بدون خطر است.

انتقال :

بیماری بوسیله افقی و از گاوی به گاو دیگر به وسیله دست آلوده و دستگاههای شیردوش ی و یا حشرات منتقل می شود.

بیماری زایی :

پس از یک دوره کمون 3 تا 6 روزه، پرخونی در نوک پستان ایجاد می شود، سپس دانه های سفید، برجسته و کم رنگی تولید می شود که اطراف آﻧﻬا را پرخونی فرا گرفته است. آنگاه دانه ها تبدیل به طاول زردرنگی می شوند که وسط آﻧﻬا کمی فرورفته است. در اثر ترکیدن طاولها، قرحه بوجود می آید که پس از خشک شدن، دلمه کلفت ، ضخیم، قرمز و محکمی روی آنرا می پوشاند.

علائم بالینی:

جراحات مشخص بیماری در مرحله خشک شدن جراحات، بیشتر جلب نظر میکند . زیرا طاولها اغلب در هنگام شیردوشی می ترکنند.

قطر دلمه های آبله در حدود 1 تا 2 سانتی متر است که عموما ضخیم، محکم و به رنگ قهوه ای مایل به زرد تا قرمز می باشند. محل این جراحات معمولا محدود به نوک و قسمت پائین غده پستانی است.

نوک پستان مجروح می گردد و این امر در خروج شیر هنگام دوشیدن پستان اثر می گذارد و گاو در هنگام دوشیدن ناراحت است.

جراحات ظرف 2 هفته التیام می یابند ولی اگر تودههای جراحات به طور مجتمع باشند گاهی تا یکماه و یا بیشتر نیز باقی می مانند.

در گوساله های شیر خوار ممکن ا ست جراحات در اطراف دهان ایجاد شوند و در گاوان نر در غلاف بیضه بروز می کنند.

مراحل ایجاد تاول عبارتند از :

- لکه قرمز رنگ ( macule )

- دانه های قرمز رنگ ( papule )

- تاول ( vesicule )

- تاول چرکین ( pustule )

- دلمه یا کبره ( scab )

تشخیص تفریقی:

آبله گاوی شیوع چندانی ندارد و جراحات حاصل از آن محدود ولی شدید می باشد . این جراحات دردناک هستند 2-3 هفته بهبود می یابند. و معمولا ظرف جراحات آبله کاذب گاوی معمولا بزرگتر و نسبت به آبله گاوی متعددتر هستند و معمولا با درد کمتر و دوام بیشتری همراه می باشند.

بیماری را می بایست از بیماری هایی مانند تورم بافت پستان قرحهای زخم زرد پستان تب برفکی حساسیت به نور و آبله سیاه تفریق داد.

تشخیص قطعی بیماری بر اساس بررسی های آزمایشگاهی بر روی نمونههای تهیه شده است.

پیشگیری:

ویروس عامل آبله گاوی به سرعت و در اثر تماس مستقیم انتقال می یابد . پس رعایت نکات بهداشتی و مدیریتی مخصوصا در زمان شیردوشی می تواند موثر باشد.

همچنین می توان نوک پستاﻧﻬا رادر محلولهای الکلی و مواد گندزدا مانند املاح چهارتایی آمونیوم فرو برد.

درمان:

جهت درمان میتوان از داروهای مسکن برای تسکین درد استفاده نمود . همچنین می توان پستان را بوسیله روغنهای نرم کننده (قبل از شیردوشی ) مالش داد و از پمادهای قابض پس از این عمل استفاده نمود.

پماد حاوی 10 درصد سولفاتیازول و یا روغنی که حاوی 5 درصد اسید سالیسیلیک است برای درمان توصیه شده است.

vetshoop.ir

اپلیکیشن موبایل دامپزشک همراه

برای تهیه محصولات دامپزشکی و دامپروری ، کتابها و فیلم های آموزشی از قسمت زیر استفاده کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۰۲ ، ۱۴:۲۵
امین زمانی پور

اسیدوز شکمبه در گاو

( Ruminal lactic acidosis )

نام دیگر بیماری پرخوریبا مواد دانه ای Acute carbohydrate engorgement است.

اسیدوز شکمبه، پرخوری حاد مواد دانه ای، انباشتگی حاد شکمبه، پرباری شکمبه، -D لاکتیک اسیدوز، بلع مواد دانه ای، سوء هضم توکسیک، سوء هضم اسیدی هم گفته میشود.

بیماری در گاو، گوسفند، بز اتفاق افتاده در گاو گوشتی و شیری بیشتر دیده میشود .

تاریخچه و سیمای بیمار

(۱) همه نشخوارکنندگان به اسیدوز لاکتیک حساس هستند. بنظر می رسد که ابتلای گاوهای شیری و گوشتی متداول تر است که احتمالا به علت تعداد آنها با روش های دامداری و تولید متمرکز می باشد.

(۲) تاریخچه بیمار شامل دست یابی به مواد غذایی به شدت قابل تخمیر می باشد. مواد آسیب رسان، کربوهیدرات های با حلالیت بالا از قبیل مواد دانه ای به خوبی آسیاب شده (مثل گندم، جو، ذرت)، سیب، گلابی، سیب زمینی ،تولیدات شیرینی پزی یا نانوایی، چغندر، کشک و باقیمانده دانه های غلات پس از تخمیر مواد نشاسته ای می باشند.

(3) ممکن است تاریخچه ای از مدیریت تغذیه ای ضعیف یا تغذیه نامناسب از کنسانتره وجود داشته باشد.

اتیولوژی :

- مصرف ناگهانی دوزهای سمی یا مقادیر زیاد غذاهای غنی از کربوهیدرات همانند مواد دانه ای عامل اصلی ایجاد کننده بیماری است. عوامل کمتر معمول بیماری شامل خوردن ‏سیب، انگور، نان، سیب زمینی، چغندر قند ، آرد ، خرما و .. است.

به جهت این که نوع و میزان جیره ‏ای که بوسیله یک نشخوارکننده مصرف شده تعداد و گونه های میکروارکانیسم های موجود در دستکاه کوارش را ‏تحت تاثیر قرار می دهد بنابراین تغییر از یک جیره به جیره دیگر احتیاج به یک دوره سازگاری برای میکروارکانیسم ‏ها دارد.

تطابق یا سازگاری میکروارگانیسم های دستگاه گوارش و پرزهای شکم از یک جیره خشی به یک جیره با مواد دانه ای بالا احتیاج به یک تغییر تدریجی طی 3-5 ‏هفته دارد. همه دانه ها زمانی که خرد شده سمی تر هستند.

میزان غذای مورد نیاز برای ایجاد بیماری حاد بستگی به نوع دانه، تجربه قبلی حیوان، وضعیت تغذیه حیوان دارد. دانه های ‏گندم، جو، ذرت اگر زیاد خورده شوند نسبت به دانه هایی مانند جو دوسر و یا سورگوم سمی تر هستند.

-عدم بالانس جیره :

جیره باید دارای مقدار متناسبی از کنسانتره و علوفه باشد تا با شرایطی که از بالانس انها ایجاد می شوداز وقوع اسیدوز در شکمبه جلوگیری کند. کنسانتره دارای مقادیر زیادی کربوهیدرات قابل هضم است و میزان زیاد ان سبب تولید مقدار زیاد اسید لاکتیک و اسی پرپیونیک می شود که نتیجهً ان کاهش PH و صدمه زدن به فلور شکمبه است. از طرفی علوفه نیز سبب ماندگاری غذا در شکمبه می گردد که نتیجه ان افزایش فرایند نشخوار، افزایش مدت زمان جویدن، افزایش بافرهای بزاقی و حفظ سلامتی شکمبه است. عدم بالانس مناسب بین علوفه و کنسانتره،در صورتی که کنسانتره زیاد باشد سبب ایجاد اسیدوزیس می گردد و افزایش مقدار علوفه در جیره نیز در تامین انرژی مورد نیاز دام اختلالاتی ایجاد می کند.

- تغییر سریع از علوفه بالا به کنسانتره بالا :

شکمبه دارای یک فلور و جمعیت میکروبی حساس است.هر غذایی که در جیرهً مصرفی دام اعمال می گردد باید نخست باکتریهای شکمبه را نسبت به ان سازگار نمود. تغیر سریع از علوفه به کنسانتره بالا سبب عدم سازگاری باکتریها به این تغیر می گردد و به علت کمی ماده مصرفی باکتریها یخشی از فلور شکمبه از بین می رود و از طرفی کاهش PH در هنگام وقوع اسیدوز به باکتریهائی که به این تغیر سریع PH به زیر ۶ حساس هستند آسیب زده و نابود می کند.

- کاهش میزان ADF , NDF

فاکتورهای NDF و ADF در تغذیه گاوهای شیری بسیار مهم هستند. و معرف قابلیت هضم و میزان مصرف غذا می باشند.کاهش این دو در جیره سبب کاهش فیبر موثر جیره شده، در نتیجه باکتریهای سلولایتیک فعالیت کمتری برای تولید اسید استیک خواهند داشت.از طرفی کانش فیبر جیره سبب کاهش فرایند نشخوار و مدت زمان جویدن می گردد و ترشح بافرهای بزاقی را به شکمبه کاهش می دهد سبب ایجاد اسیدوز شکمبه ای می گردد.

فیبر به خاطر ظرفیت بافری خودش همراه با تحریک تولید بزاق برای افزودن بافر به شکمبه ، اسید تولید شده از هضم نشاسته و قند را خنثی می کند . گاو فیبر را از شکمبه به دهان می آورد و می جود تا بزاق تولید کند . تخمین زده می شود که گاوها بیشتر از ۳ کیلوگرم بافر ( مثل سدیم بیکربنات ) در هر روز می سازند . فیبر همچنین حرکت محتویات شکمبه را تحریک می کند تا جذب اسید از شکمبه را افزایش دهد . عمدتاً توصیه می شود که ۱۵ درصد اجزاء جیره باید از 1.5 اینچ (3.8CM ) بلندتر باشند .

بیماریزایی

(۱) به طور طبیعی در داخل شکمبه تعادلی بین باکتری های سلولولیتیک و باکتری های مصرف کننده کربوهیدرات وجود دارد. خوردن مقدار زیادی از مواد کربوهیدراته یا قندی رشد باکتری های تولیدکننده و مصرف کننده اسید لاکتیک در شکمبه را تحریک می کند. اگرچه لاکتات به سرعت مصرف می شود، ولی مقداری از آن که تجمع می یابد به علاوه تخمیر سریع کربوهیدرات ها و تجمع اسیدهای چرب فرار(Volatile Fatty Acids) (VFAs) باعث سقوط pH شکمبه می شوند. کاهش pH شکمبه تک یاخته ها و میکروب های شکمبه ای از جمله استفاده کننده های اصلی لاکتات را از بین می برد. این ارگانیسم ها در ابتدا با استرپتوکوکوس بویس و سپس با لاکتوباسیل ها و باکتری های میله ای گرم مثبت جایگزین می شوند. با تولید بیشتر اسید لاکتیک نوع D و L، سقوط pH ادامه پیدا میکند.

(۲) مواد غذایی به خوبی آسیاب شده باعث افزایش سطوح در معرض باکتری برای تخمیر میگردد. این مواد غذایی همچنین مقدار بزاق مترشحه توسط حیوان را کاهش می دهند که باعث کاهش مقدار بافر جریان یافته به داخل شکمبه می گردد. اگرچه اسید لاکتیک D و L هر دو از طریق دیواره شکمبه جذب می شوند، اما تنها اسید لاکتیک L می تواند توسط نشخوارکننده متابولیزه شود و اسید لاکتیک D باقیمانده، حذف می شود. بنابراین، اسید لاکتیک D ساخته شده، ایجاد اسیدوز عمومی می نماید.

(۳) تخمیر مواد غذایی، تلاشی مواد غذایی به ذرات خیلی ریز و اسید لاکتیک همگی باعث افزایش اسمولالیتی شکمبه می شوند. تجمع اسیدهای چرب فرار ایجاد توقف در حرکات شکمبه را می نماید. آب خارج سلولی به داخل شکمبه جریان می یابد که حاصل آن اتساع شکمبه، اسهال و کم آبی می باشد. این شرایط منجر به هیپوولمی، کلاپس گردش خون، اسیدوز متابولیک و مرگ می شود.

(۴) اگر حیوان از حمله اولیه اسیدوز لاکتیک جان سالم بدر برد، اسیدیته بالای شکمبه، هیپرتونیسیته و طبیعت مخرب اسید لاکتیک ایجاد التهاب شیمیایی شکمبه می نماید. این وضعیت اجازه میدهد تا باکتری ها و قارچ های موجود در شکمبه به دیواره و سیستم باب کبدی هجوم برند.

(۵) عواقب آن شامل نکروز دیواره شکمبه، آبسه کبدی و پریتونیت می باشد. آزاد شدن توکسین ها ممکن است باعث لامینیت، اختلالات شیردان و وارد شدن آسیب به قلب، کلیه و کبد شود.

-----------------------------------

خوردن بیش از حد غذاهای دانه ای با قابلیت تخمیر بالا حدود 2-6 ‏ساعت بعد باعث افزایش تعداد استرپتوکوکوس بویس شده که این باکتری باعث ایجاد مقادیر زیادی اسید لاکتیک شده و PH شکمبه به ۵ ‏یا کمتر از آن کاهش یافته و باعث از بین رفتن تعداn زیادی از میکروارگانیسم ها خصوصا میکروارگانیسم های گرم منفی میشود. غلظت اسیدهای چرب فرار در پایین افتادن Ph شکمبه نقش مهمی دارد.

‏زمانی که PH شکمبه کاهش یابد به لاکتوباسیل ها اجازه داده تا مقادیر زیادی از کربوهیدرات ها را مصرف کرده و باعث افزایش بیش از حد اسیدلاکتیک میشود .

اسیدی شدن شکمبه باعث افزایثی فشار اسمزی داخل شکمبه شده و میزان زیادی مایعات از بدن کشیده و باعث دهیدراسیون شده و غلظت خون افزایش می یابد.با اسیدی شدن شکمبه ، دامنه و تعداد حرکات شکمبه کاهش یافته و در حدود PH=5 ‏شکمبه کاملا بی حرکت میشود. با جذب اسید لاکتیک به خون بی کربنات خون مصرف شده و PH خون افت می کند ، فشار خون کاهش یافته و جریان خون کلیوی کم شده و ممکن است منجر به توقف ادرار گردد. سرانجام بیماری شوک و مرگ است.

غلظت بالای اسید لاکتیک در شکمبه باعث التهاب شیمیایی شکمبه شده که پیش زمینه ای برای التهاب قارچی شکمبه ( Mycotic ruminitis ) است. قارچ هایی مثل موکور ، ریزوپوس ، آبسیدیا در PH پایین شکمبه رشد کرده به عروق شکمبه حمله کرده و باعث ایجاد ترومبوز و Infarction ‏میشود .

در التهاب شکمبه شیمیایی مخاط شکمبه کنده شده و باکتری های مثل فوزو باکتریوم نکروفوروم به عروق شکمبه وارد شده و به سمت کبد رفته و ایجاد آبسه های کبدی می کنند. چندین ماده سمی دیگر غیر از اسید لاکتیک در ایجاد بیماری دخیل اند. بصورت تجربی مشاهده شده بعد از خوردن زیاد مواد دانه ای غلظت هیستامین افزایش یافته ولی نقش احتمالی آن در افزایش بیماری چندان مشخص نیست. در بسیاری از کیس های پرخوری با مواد کربوهیدراته لنگش مشاهده میشود.

دیگر موادی که در شکمبه متعاقب اسیدوز یافت میشود اندوتوکسین، اتانول، متانول است.

تغییرات ‏الکترولیتی که رخ داده هیپوکلسیمی است بعلت اختلال در جذب است و افزایش فسفر سرم یعلت نارسایی کلیوی زخ میدهد.

علائم بالینی :

متغیرند و به مقدار مواد غذایی مصرف شده، ترکیب مواد غذایی، اندازه ذرات غذا و سازگاری قبلی حیوان به جیره بستگی دارد. سندرم های بالینی ممکن است از حاد و شدید تا ملایم و شبیه به سوء هضم ساده متغیر باشند. یک شکل مزمن از اسیدوز لاکتیک نیز ممکن است اتفاق افتد.

(۱) موارد شدید حاد

(الف) علایم بالینی ظرف ۳۶-۱۲ ساعت پس از مصرف مواد غذایی ظاهر می شوند. علایم عبارتند از بی اشتهایی، بی حالی، افسردگی، لرزش عضلانی و عدم تعادل.

(ب) حیوان کم آب است (۱۲٪ - ۸٪) که باعث از دست رفتن الاستیسیته پوست و چشمه های گودافتاده و بی تحرک می شود. اتساع شدید شکمبه، استاز شکمبه و محتوای آبکی شکمبه با صدای شلپ شلپ وجود دارد. حیوان ممکن است دندان قروچه و ناله داشته باشد.

 (ج) درجه حرارت بدن در ابتدا افزایش یافته سپس سقوط می کند. تاکیکاردی و الگوی تنفسی سریع و کم عمق وجود دارد. گاوهای شیری سقوط شدید تولید شیر را نشان می دهند. حیوان ممکن است کور شده و رفلکس های پلکی و حفاظتی چشم کند باشند.

(د) ممکن است بروز اسهال ۲۴ ساعت طول بکشد، اما مدفوع سپس به صورت کف آلود و آبکی با بوی اسیدی و رنگ قهوه ای متمایل به زرد یا خاکستری ظاهر می شود. ممکن است مدفوع حاوی مواد غذایی هضم نشده باشد (مثل مواد دانه ای).

(ه) بدتر شدن وضع حیوان ادامه داشته، دام از پا افتاده، به کما رفته و در نهایت تلف می شود.

(۲) موارد تحت حاد: الگوی یافته های بالینی شبیه به موارد حاد است اما گستردگی کمتری دارد.

(3) موارد مزمن

(الف) دوره های مکرر اسیدوز شکمبه تحت حاد ممکن است همراه با مشکلات گله ای به شکل یک بیماری تحت بالینی (مثل لامینیت، سندرم شیر کم چرب، آبسه های کبدی، التهاب مزمن شکمبه، سوء هضم مزمن) باشد.

(ب) دوره های سوء هضم به صورت ملایم ظاهر شده و شبیه به سوء هضم ساده یا سوء هضم تحت حاد می باشند. حیوانات گوش به زنگ و هوشیارند اما بی اشتهایی موقت و کاهش حرکات مؤثر شکمبه را نشان می دهند. شکمبه ممکن است کمی متسع باشد. مدفوع خاکستری و فرنی شکل است. گاوهای شیری کاهش تولید شیر را تجربه می کنند.

علائم اسیدوز تحت حاد ( SARA )در گاوهای شیری عبارتند از:

-کاهش چربی شیر

اسید استیک مهمترین پیشساز و Denevo چربی شیر است. اسید استیک توسط فرایند تخمیر باکتریها بخصوص باکتریهای سلولایتیک بر روی علوفه ها حاصل می گردد. در اسیدوز به علت پائین بودن فیبر موثر جیره میزان تولید اسید استیک کاهش پیدا می کند. از طرفی به علت پائین امدن PH و حساس بودن باکتریهای سلولایتیک به کاهش PH، جمعیت این باکتریهای تخمیر کنند فیبر کاهش پیدا می کند و در نتیجه پیشساز اصلی چربی شیر کاهش پیدا می کند.

- کاهش پروتئین شیر

همانطور که می دانید پروتئین های جیره توسط باکتریهای شکمبه مورد تجزیه قرار گرفته، خود این باکتریها انها را مصرف نموده و پروتئنهای میکروبی را تولید می کنند. و این پروتئنهای میکروبی در قسمتهای دیگر دستگاه گوارش مورد هضم و جذب قرار می گیرد. کاهش PH فلور شکمبه را کاهش داده و در نتیجه پروتئنهای میکروبی کمتری تولید می شود. از طرف دیگر به علت بهم خوردن شرایط فیزیولوژیکی شکمبه این پروتئنها ی میکروبی حالت سمیت پیدا کرده و خود این پروتئنهای میکروبی سبب صدمه به حیوان می گردند. به همین دلیل پروتئین دریافتی حیوان کم شده و سبب می شود که پروتئین شیر نیز کاهش پیدا کند.

- درد سمها و لنگش

وقتی PH شکمبه کاهش پیدا می کند توانای هضم و جذب در شکمبه پائبن می اید. به همین دلیل مقداری از این کربوهیدراتها از طریق مدفوع دفع شده وبه همراه مدفوع و ادرار اسیدی سبب اسیدی شدن بستر و اسیب رساندن به سمها می گردد.کاهش PH در مایعات شکمبه به علت تجمع اسیدهای چرب فرار بوده و انتقال انها به خون سبب کاهش PH خون می کردد. خون به قسمتهای مختلف بدن رفته و به بافتهای مخاطی اسیب می رساند که یکی از این بافتها، بافت مخاطی بالای سمهاست که سبب لنگش در دامهای دارای اسیدوز می گردد.

- اسهال

در هنگام وقوع اسیدوز نرخ عبور افزایش یافته و همچنین برای دفع اسید مازاد در سکمبه اب زیادی دفع می گردد. همچنین به علت بالا رفتن سمیت شکمبه و عدم اروغ مناسب و کافی و حالت کف مانند در شکمبه، اسهال ایجاد می شود.

- کاهش در مدت زمان نشخوار و جویدن

وقتی میزان فیبر یا علوفه جیره پائین می اید یا زمانیکه بر اثر اسیاب کردن زیاد قطعات علوفه یا دیگر اجزائ جیره پائین تر از حد معمول می اید نرخ عبور انها افزایش یافته و مدت زمان فعالیت باکتریها و فرایند نشخوار پائین می اید و در نتیجه مدت زمان جویدن نیز در هنگام اسیدوز کاهش پیدا می کند.

- کاهش تولید شیر

مهم ترین عامل در تولید بالای شیر تامین انرژی مورد نیاز می باشد. وقتی فعالیت باکتریهای شکمبه ای در نتیجه کاهش PH ، کاهش پیدا کند و یا به علت کوچک بودن ذرات نرخ عبور انها افزایش یابد میزان فعالیت بامتریها و تولیدات انها کاهش پیدا می کند و در نتیجه میزان استفاده از غذای مصرفی و کارائی ان پائین می اید. و انرژی به یک عامل محدود کننده تبدیل شده و تولید شیر کاهش پیدا می کند.

- دیده شدن قطعات علوفه و کنسانتره در مدفوع

وقتی فعالیت باکتریهای موثر بر روی جیره به علت بهم خوردن شرایط فیزیولوژیکی شکمبه و کاهش یابد و عدهای از انهابه علت کاهش PH از بین بروند اجزائ جیرهگاها بدون اینکه مورد فرایند تخمیر قرار گیرند از شکمبه عبور می کنند و در مدفوع دیده می شوند.

- کاهش راندمان غذایی

در تمام موارد بالا به این نکته اشاره شد کهغذای وارد شده به شکمبه باید در یک شرایط مناسب تحت تخمیر فلور شکمبه قرار گیرند و تولید پیشسازهای چربی شیر، پروتئن میکروبی و انرژی جهت تولیدات دام بخصوص تولید شیر بالا کند.وقتی شرایط فیزیولوژیکی شکمبه مناسب نباشد و PH شکمبه پائین باشد مقداری از غذا همراه با مدفوع دفع می گردد و میزان استفاده و کارائی غذای مصرفی پائین می اید و هزینه گزافی را به دامدار تحمیل می کند.

علائم کالبدگشای :

‏زمانی که حیوان تلف شده در کیس های حاد محتویات شکمبه و نگاری رقیق و مشابه فرنی است. بافت پوششی ‏شکمبه به اسانی کنده میشود.

طرح تشخیص

تشخیص اغلب بر اساس یافته های بالینی که با تاریخچه پرخوری و تغییر ناگهانی جیره حمایت می شود، استوار است. باید نمونه ای از مایع شکمبه را برداشت کرده و تجزیه نمود.

تست های آزمایشگاهی

(۱) در موارد حاد، هنگامی که تاریخچه قابل اعتمادی وجود دارد، به ندرت تأیید آزمایشگاهی ضرورت پیدا می کند. با ارزش ترین کمک آزمایشگاهی، بررسی محتویات شکمبه از نظر یافته های وابسته به این موضوع، pH و فعالیت تک یاخته ای می باشد.

 (۲) مایع شکمبه برداشت شده به وسیله لوله دهانی - معدی، به رنگ شیری متمایل به خاکستری است، آبکی می باشد و بوی اسیدی می دهد. pH بسته به زمان و جیره متغیر است اما اگر کمتر از ۵ باشد ارزش تشخیصی دارد. تهیه یک لام مرطوب، عدم وجود تک یاخته زنده را نشان می دهد. در رنگ آمیزی گرم، استرپتوکوکوسیها با جمعیت غالبی از باکتری های میله ای گرم مثبت و اشکال مورفولوژیکی مخلوط دیگری که عمدتا گرم منفی هستند، نشان داده می شوند.

- تعداد میکروارگانیسم های گرم منفی شکمبه کم شده و گرم مثبت ها زیاد میشوند.

(3) نتایج خون شناسی: لکوگرام انحراف به چپ دژنراتیو را آشکار می نماید. حجم فشرده سلولی (PCV) تغلیظ خون را آشکار می کند. نتایج آزمایشات شیمیایی، افزایش ازت اوره خون (BUN) و کراتینین،، افزایش لاکتات خون ، افزایش فسفرخون ، هیپوکلسمی، هیپو منیزیمی و هیپرگلیسمی را نشان می دهد.

(۴) تجزیه ادرار، کاهش حجم، افزایش وزن مخصوص، اسیدوری و گلوکزوری (اغلب شاخصی تشخیصی در گوسفند است) را نشان می دهد. در صورت امکان، تجزیه گازهای خونی، اسیدوز متابولیک را تأیید می نماید.

تشخیص تفریقی :

اسیدوز لاکتیک ممکن است شبیه به بسیاری از شرایط سپتیک یا توکسیک دیگر ظاهر شود، از جمله:

- تورم پستان یا متریت سپتیک

- پریتونیت حاد منتشر

- فلجی ناقص زایمان (تب شیر)

- مسمومیت با سرب، نمک، آرسنیک یا نیترات

- انتروتوکسمی

 در تب شیرمدفوع سفت و خشک است و به تزریق کلسیم پاسخ میدهد.

افزودنیها برای کنترل اسیدوز :

مخمرها و تولیدات میکروبی :

تحقیقات نشان می دهند که محصولات مخمر می توانند رشد باکتریهای مصرف کننده لاکتات را برای تثبیت PH شکمبه بالا برده و رشد میکروبی را افزایش دهند . این محصولات همچنین کوفاکتورهایی مثل ویتامینهای گروه B ، آنزیمها و ایزو اسیدیهایی را فراهم می کنند که می توانند رشد باکتریهای شکمبه را بیشتر تحریک کنند . سلولهای مخمر زنده اکسیژن موجود در شکمبه و لاکتات را استفاده کرده و به این ترتیب به تحریک رشد باکتریهای شکمبه کمک می کنند .

تولیدات مخمر به خصوص در زمان تغییر جیره و نوسانات مصرف مؤثر واقع شده اند . محققان در دانشگاه کالیفرنیا ثابت کرده اند که گاوهای شیری که با تولیدات مخمر تغذیه شوند الگوی طبیعی مصرف را در زمان محدودتری تا زایش حفظ کرده (۷ روز نسبت به ۱۰ روز قبل از زایش ) و بعد از زایش زودتر به الگوی تغذیه ای طبیعی برگشتند ( ۱۴ روز در مقابل ۲۵ روز بعد از زایش )

بافرها :

بافرها مثل سدیم بیکربنات می توانند به جیره اضافه شوند . بافرها می توانند مصرف ماده ی خشک را افزایش داده و تثبیت کنند ، تولید پروتئین میکروبی شکمبه را افزایش دهند و هضم فیبر را بهبود بخشند .

دستکاری تغذیه :

وقتی گاوهای شیری پرتولید تغذیه می شوند نباید اصول را فراموش کرد ، از جمله اینکه از کنترل اسیدوز اطمینان حاصل شود ، خوراک دادن متناسب باشد ، دانه های غلات در شکمبه هضم شوند و خوراکهای کپک زده تغذیه نشوند . اگر تئوری تغذیه صحیح باشد . علوفه با قطعات بزرگتر از ۲ سانتی متر تغذیه شود تا نشخوار حیوان تحریک شود و بافر بزاق باعث جلوگیری از افت PH شود. دانه غلات نباید به صورت آردی باشد بلکه باید به صورت بلغور تغذیه شود.

پیشگیری :

1- استراتژی های مدیریت:

توصیه ها باید حول جیره و مدیریت تغذیه باشد. کیفیت و روش تغذیه را ثابت نگه دارید. از تغییرات ناگهانی اجتناب نمایید و شکمبه را به تدریج به کنسانتره عادت دهید. به هنگام گنجاندن کنسانتره یا اشکال کربوهیدراتی جدید در جیره، قبل از آن به حیوانات علوفه بخورانید. با مراقبت خوب از حیوان، دسترسی تصادفی به مواد غذایی را پیشگیری نمایید.

یکی از بهترین روشها استفاده از جیره مخلوط است که شامل 50-60 دصد ‏جیره خشبی و 40-50 درصد ‏کنسانتره است. بمدت ١٠ ‏_ ٧ ‏روز از این جیره استفاده می شود. اگر حیوان مشکل نداشت هر 2-4 روز به میزان ١٠ درصد از جیره خشبی کاسته شده تا به میزان 10-15 درصد ‏ماده خشبی برسد و سایر آن شامل: مواد دانه ای، ویتامین ها، مواد معدنی و مکمل ها مورد استفاده قرار می گیرد.

- محتوای مواد غذایی برای گاوهای پرواری حداقل ۱۴٪ و برای گاوهای شیری حداقل ۲۲-۱۸٪ از کل مواد غذایی قابل هضم (TDN) را فیبر خام در نظر بگیرید.

2- بی کربنات سدیم به میزان ٢ ‏درصد جیره به جیره اضافه شود در زمان استفاده از کنسانتره زیاد.

3- استفاده از موننسین که جمعیت استرپتوکوکوس بویس را کاهش داده و تولید اسید لاکتیک را کم می کند. تولید اسیدپروپیونیک را زیاد کرده و باعث کاهش چربی شیر شده و باعث کاهش وقوع کتوز میشود.

درمان :

استراتژی درمان به صورت زیر است:

- تصحیح اسیدوز و پیشگیری از تولید اسید لاکتیک بیشتر

- بهبود مایعات و الکترولیت های از دست رفته

- بر گرداندن حرکان پیش معده و روده ها به حالت نرمال

به هنگام مواجهه با اسیدوز لاکتیک حاد اغلب تعیین وسعت درمان مشکل است، به ویژه در مراحل اولیه، هنگامی که همه علایم بالینی تظاهر پیدا نکرده اند. بعضی از خطوط راهنما برای درمان در زیر آمده است.

(۱) دسترسی به مواد کربوهیدراته وجود داشته است اما حیوانات علایم بالینی را نشان نداده اند.

• از دسترسی بیشتر به مواد غذایی جلوگیری کنید، و علوفه با کیفیت خوب را به صورت آزاد در اختیار حیوان قرار دهید.

 •جلوگیری از آب خوردن حیوان به مدت 12-24 ساعت

• حیوانات را هر ۲۴-۱۲ ساعت یک بار و به مدت یک ساعت تمرین دهید تا حرکت شیره گوارشی از طریق دستگاه گوارش تشویق شود.

• از اکسید منیزیم، هیدروکسید منیزیم یا بی کربنات سدیم به صورت خوراکی و به میزان 1g/kg استفاده نمایید.

• تحت نظر گرفتن حیوان به مدت 48 ساعت و در صورت بروز علائم بالینی درمان دارویی باید انجام شود .

اگر حیوان بعد از 24 ساعت شروع به خوردن علوفه خشک کند خطر رفع شده و اجازه دسترسی به آب به حیوان داده میشود.

(۲) حیوانات ظرف ۸-۶ ساعت پس از مصرف مواد غذایی، بی اشتهایی و خمودگی را نشان داده اند.

• جراحی: اگر ارزش حیوان توجیه کننده باشد و اگر هنوز خطر جراحی برای بیمار اندک است، رومنوتومی کنید. تاکیکاردی بیش از ۱۴۰ ضربان در دقیقه)، کم آبی، درجه حرارت کمتر از حد طبیعی بدن و خمودگی شدید نشاندهنده پیشگویی ضعیف بهبودی می باشند. جراحی را با مایع درمانی برای اسیدوز متابولیک (مثل رینگر لاکتات با بی کربنات سدیم) همراه نمایید و انتقال فلور میکروبی شکمبه را انجام دهید. درمانهای حمایتی دیگر شامل کلسیم، تیامین و ضد التهاب های غیراستروئیدی می باشند.

• اگر مسایل اقتصادی توجیه کننده جراحی نمی باشد، کشتار حیوان را توصیه نمایید، در این صورت حیوان قبل و بعد از کشتار مورد بازرسی قرار خواهد گرفت.

• درمان های دیگر: درمان های دیگری که کمتر قابل پیش بینی هستند یا کارایی کمتری دارند عبارتند از: شستشوی شکمبه از طریق تروکار شکمبه ای، استفاده از آنتی بیوتیک های عمومی یا خوراکی به منظور محدود کردن رشد باکتریایی در شکمبه و استفاده خوراکی از ضد عفونی کننده های با پایه ید جهت کشتن میکروب های شکمبه. به علت وجود پتانسیل ابتلای همزمان تعداد زیادی از حیوانات به اسیدوز شکمبه، ممکن است که استفاده از لوله معدی با قطر زیاد (لوله کینگ من)، جهت شستشوی شکمبه، هم اقتصادی و هم مفید باشد.

(3)در صورتی که 24-48 ساعت از خوردن مواد دانه ای گذشت باشد وحیوان علائم بالینی اسیدوز را نشان دهد درمان به صورت زیر است:

- تجویز داخل رگی بیکربنات سدیم که در یک گاو 450 کیلوگرمی ‏میزان 5 ‏لیتر بیکربنات سدیم 5 درصد در حدود 30 دقیقه ‏بصورت داخل رگی تجویز می شود.

متعاقب آن از بیکربنات سدیم 1.3 درصد ‏به میزان 150 سی سی ‏به ازای هر کیلوگرم وزن ‏بدن در مدت 6-12 ساعت داده میشود .

- درمان در کیس هایی که شدیدا مبتلا هستند دچار زمین گیری، اتساع شکمبه، ضربان قلب 110 ‏تا 130 ‏بار در دقیقه و PH شکمبه 5 ‏یا پایین تر است انجام عمل رومینوتومی است .

- در کیس های با درگیری کمتر و علائم بالینی کم 500 گرم هیدروکسید منیزیم برای یک گاو 450 کیلوگرمی بصورت خوراکی داده میشود.

- استفاده از داروهای آنتی هیستامین ، ضد التهاب غیر استروئیدی ، داروهای پاراسمپاتومیمتیک ، بروگلوکونات کلسیم ، مایع درمانی و الکترولیت تراپی

متعاقب درمان باید تا 3 روز بعد حیوان شروع به خوردن علوفه کند.

در طی درمان مصرف آب باید محدود باشد.

(4) حیوانات مبتلا به اسیدوز لاکتیک مزمن: درمان انفرادی حیوان اغلب موفقیت آمیز نیست و معمولا تضمین کننده نمی باشد. این مسئله معمولا انعکاسی از یک مشکل گله ای است و باید به الگوی پیشگیری مراجعه گردد.

vetshoop.ir

اپلیکیشن موبایل دامپزشک همراه

برای تهیه محصولات دامپزشکی و دامپروری ، کتابها و فیلم های آموزشی از قسمت زیر استفاده کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۰۲ ، ۱۴:۲۳
امین زمانی پور