آنفلوانزای اسبی
( Equine influenza )
عفونت با ویروس آنفولانزای اسبی یکی از شایع ترین علل بیماریهای ویروسی دستگاه تنفس در اسبهای بالای ۲ سال است.
تاریخچه و سیمای بیمار
(الف) اسبها عمدتا در سنین جوانی (۲ تا ۳ سالگی) مبتلا می شوند اما در تمام سنین حساس هستند. اسبهای مسن تر معمولا عفونت خفیف تری دارند یا ممکن است علایم مختصری غیر از یک تب گذرا را نشان دهند.
(ب) این اختلال معمولا با شیوع ناگهانی یک بیماری تنفسی در اصطبل همراه است اما اگر ایمنی قوی در اثر عفونت قبلی یا واکسیناسیون ایجاد شده باشد علایم ممکن است به چندین اسب در اصطبل محدود شود که تنها تب یا ادم خفیف اندام خلفی را نشان می دهند. البته ممکن است همراه با مشکلاتی نظیر میوزیت و میوکاردیت نیز باشد که کمتر شایع اند.
عامل بیماری :
بیماری آنفلوانزای اسبی (Equine influenza,EI )بوسیله تیپ A خانواده اورتومیگسو ویریده بوجود می آید . این ویروس به اندازه 80 الی 120 نانومتر ، شامل 8 رشته RNA که با یک سری گلیکوپروتئینهای میخی شکل احاطه شده اند.
انواع این ویروسها براساس تعدادنسبی هماگلوتنین( H )و نورامینیداز( N ) گلیکوپروتینهای موجود در لیپید لایه بیرونی ویروس طبقه بندی میشوند . سویه ها ( یا تحت تیپ ها ) ویروس آنفلوانزارسماً با تیپ های ویروس ( A,B,C ) ، گونه های میزبان ، اولین محل جداشده ویروس ( شهر یا کشور ) ، تعداد سویه ها ، سال جداسازی ویروس ، وتحت تیپهای آنتی ژنیکی ویروس ( H,N ) توصیف میگردند ؛ برای اختصار سویه های ویروس با نسبت H/N تعریف میگردند .
دو تیپ آنتی ژنیک متفاوت از لحاظ سرولوژیکی است (influenza A/equi1 و A/ equi2). از آن جایی که اغلب ویروس های آنفولانزا تغییرات آنتی ژنیک کوچکی دارند بنظر نمی رسد عفونت متقاطع بین گونه ها ایجاد شود.
دو سویه اصلی شناخته شده که مسبب بیماری درخانواده تک سمی ها :
1- سویه H7N7 (جنس A ویروس آنفلوانزا، اسبی ، اولین بار در چکسلواکی در1956 جداشده )
2- سویه H3N8 ( سویه جدا شده درسال 1963 درمیامی )میباشند .
این دو تحت تیپ ازنظر ایمنولوژیکی جدا و مشخص عمل میکنند . سویه نوترکیب جداشده از این دو تحت تیپ اصلی که با روند شیفت ودریفت حاصل شده اند H3N8نیومارکت 93 و H3N8کنتاکی92 نام دارند .
همه گیر شناسی
(الف) ویژگی عمده این عفونت انتشار بشدت سریع آن در یک جمعیت حساس اسب است. در مقایسه با عمر کوتاه تر ویروس نوع انسانی و خوکی، ویروس نوع اسبی در بستر یا محیط به مدت بیش از ۳۶ ساعت زنده می ماند. این مسئله در کنار دوره کمون کوتاه و دوره ۳ تا ۸ روزه عفونت زایی در اسب های مبتلا، باعث شده میزان واگیری زیاد باشد.
ب) شیوع بیماری اغلب در بهار و پاییز رخ میدهد. فاکتورهای خطر شامل:
-در کنار هم قرار گرفتن اسب های جوان مثلا در فصل نمایش یا مسابقه
-افزایش تعداد حیوانات واکسینه نشده
-استرس حمل و نقل و تراکم
(ج) مخزن ویروس ناشناخته است، اما ممکن است ناقلین غیر آشکار یا ناقلین واکسینه شده بدون علایم بالینی وجود داشته باشند. آنفولانزای اسبی در اغلب کشورها به استثنای استرالیا و نیوزلند که هنوز گزارشی ثبت نشده است، شایع می باشد.
پراکنش طبیعی :
آنفلوانزای اسبی بطور طبیعی اسب ، الاغ ، قاطر و سایر تک سمی ها را آلوده میکند . ویروس درتمام دنیا به استثنا ایسلند ، نیوزلند واسترالیا دیده شده است . اعتقاد براین است که تحت تیپ H7N7 ویروس ریشه کن شده یا درسطح خیلی پایینی وجود داشته باشد . سویه H3N8 بنظر میرسد تحت تیپ جهش یافته ویروس آنفلوانزای مرغی باشد.
درسـال 1989 سویـه H3N8درچین دیـده شد . دراین کانون بیماری میزان واگیری( 80درصد) و میزان تلفات ( 20 درصد ) مشاهده شد .ازسایر موارد وقوع بیماری در جهان با سویه H3N8 میتوان به اشاعه بیماری در سال 1979 درتایلند ، 1985 درآرژانتین ، 1986 در افریقای جنوبی و درسال 1989 درجامائیکا اشاره کرد .اکثر موارد بروز بیماری در میادین اسب سواری بوده وباعث توقف طولانی مدت مسابقات اسب دوانی شده و ضررهای اقتصادی به تجارت اسب وارد کرده است .
نحوه انتقال :
آنفلوانزای اسبی ازطریق ترشحات تنفسی و ترشحات دهانی بطور مستقیم ، با آلوده کردن وسایل و تجهیزات و افرادی که ازنزد اسبهای بیمار به اصطبل اسبهای سالم رفت وآمد میکنند ، بیماری منتقل میشود.معمولترین راه انتقال بیماری و وقوع اپیدمی با ورود یک دام جدید به گله میباشد.دوره کمون بیماری معمولا یک الی سه روز میباشد .
دوره نهفته بیماری حتی تا 7 روز نیزدیده شده است ، ولی معمول نیست . اسبهای بیمار ویروس را با ترشحات تنفسی دراثناء دوره نهفته بیماری پخش میکنند ، و این پخش وانتشار ویروس تا روزهای چهارم و پنجم ظهور علائم بیماری نیز کشیده میشود . احتمال دارد که دام بیمار حتی 7الی 10 روز بعدازبهبودی نیز ویروس را پخش کنند. فکرمیکنند که اوج دفع ویروس دردامهای مریض 24 الی 48 ساعت بعداربروزتب باشد .قطرات آلوده میتواند تا 50 یاردی اطراف را آلوده کند . 100درصد اسبهای درمعرض آلودگی امکان دارد که بیمار گردند . حدود 20درصد حیوانات بیمار علائم بیماری را نشان نمیدهند ، ولی میتوانند ویروس را دفع کرده وبیماری را انتشار میدهند .
نشانیهای بالینی:
(الف) بیماری باعث تب ( ۳۸.5 تا ۴۱ درجه سانتیگراد ) و تک سرفه های خشک شده که سرفه ها بعدا مرطوب و با دوام تر از تب می شوند. ترشحات بینی در صورت وجود آبکی بوده ولی به ندرت آشکار می شوند.
(ب) آدنوپاتی: گرچه غدد لنفاوی تحت فکی به طور قابل ملاحظه ای متورم نمی باشند اما اغلب در مراحل اولیه نسبت به لمس دردناک هستند که نشاندهنده وقوع التهاب حلق بوده و ممکن است باعث علایم سختی در بلع شود.
(ج) علایم دیگر شامل دیسپنه در حین تمرین یا بدون تمرین، علایم سیستمیک مرتبط با عفونت (مثل تب، بی اشتهایی، سستی) یا سفتی عضلات و ادم اندام ها است. در موارد غیر پیچیده معمولا این علایم ظرف ۳ هفته کاملا از بین می روند.
ویروس آنفلوانزای اسبی موجب بروز علائم بالینی در قسمتهای بالایی دستگاه تنفس میگردد. ویروس بسرعت انتشار یافته ، واسبهای با ضعف ایمنی ، بیشتر درمعرض خطرمیباشند . علائم بالینی شامل تب ، سرفه ، ترشحات سروزی تا موکسی از بینی ، افسردگی ، کوفتگی ودرد عضلانی ، بی اشتهایی و تورم غدد لنفاوی میگردد.دلدرد و ادم پاها و اسکرتوم دراثر بیماری آنفلوانزای اسبی دیده شده است .
درصورتیکه عوارض ثانوی دخالت نکند ، معمولا اسبهای بالغ ازاین بیماری درطول یک الی دو هفته بهبودی مییابند ،هرچند ممکن است سرفه ها تا مدت زیادی دوام داشته باشد .کره اسبهایی که فاقد آنتی بادی مادری میباشند درمعرض خطربوده واحتمال دارد با پنومونی ویروسی تلف گردند . بهبودی از آنفلوانزای اسبی کمی پیچیده بوده وبا آلودگی ثانوی باکتریایی طولانی شود .مرگ دراثر ذات الریه و ذات الجنب ثانویه ناشی از باکتریها گزارش شده است .خون ریزی زیرجلدی ، مرگ بالقوه ، بیماری ایمنی واسطه ای درپی عفونتهای ثانویه در آنفلوانزای اسبی حاصل میگردد . میوکاردیت کشنده بعدازابتلابه به آنفلوانزا مکن است دراسبها حادث شود .
مشکلات پس از عفونت
- وقتی بدن از ویروس پاک شد ۳ هفته طول میکشد تا اپیتلیوم تنفسی کاملا به وضعیت طبیعی خود برگردد. شاید این دلیلی باشد برای اسب هایی که چندین هفته پس از رفع عفونت، سرفه میکنند.
- مشکلات همراه این بیماری که کمتر شایع هستند شامل میوکاردیت همراه با آریتمی (فیبریلاسیون دهلیزی)، پنومونی باکتریایی ثانویه، التهاب پرده جنب، سرفه بادوام و بدتر شدن بیماری انسداد مزمن ریوی قبلی می باشد.
تشخیص بیماری :
تشخیص تجربی براساس علائم بالینی استوار است .تشخیص قطعی میتواند با مشخص کردن ویروس بر روی نمونه های برداشته شده ازسوآپ بینی موردتایید قرارگیرد .اساسا تایید نهایی تشخیص با کشت نمونه های برداشت شده از حلق وکشت دادن برروی جنین مرغ وجداکردن ویروس بدست می آید .
تست های آزمایشگاهی
(الف) در شمارش کامل سلول های خونی (CBC)می توان لکوپنی با لمفوپنی مشخص را به طور گذرا دید. برای تشخیص قطعی جداسازی ویروس ضروری است.
(ب) سوآپ های بینی - حلقی باید در ۴۸ تا ۷۲ ساعت اول بیماری از بیماران گرفته شود، بعد از این زمان موفقیت کشت ویروس بعید بنظر می رسد.
باید بلافاصله به آزمایش رسانده شود .
لازم به یادآوری است که سواپ تهیه شده باید در مدیای خاص قرار داده شده و در کنار یخ به آزمایشگاه ارسال شود.
(ج) تأیید سرولوژی این عفونت زمانی قابل اعتماد است که افزایش میزان آنتی بادی در زوج سرم های جمع آوری شده به فاصله ۳ هفته دیده شود و یافته های مثبت بر اساس افزایش به میزان ۴ برابر در تیتر مهارکننده هماگلوتیناسیون یا خنثی سازی سرم تعیین گردد.
اگر مورد نظر آزمایشات سرولوژیک باشد حداقل 2 میلی لیتر خون درلوله EDTAدار لازم است که سریعا ودردرجه حرارت اتاق حمل وبه آزمایشگاه رسانده شود .
(د) آزمایشی بر اساس ایمنوفلورسانس مستقیم برای تشخیص سریع گسترش های بینی - حلقی ساخته شده است که در تشخیص همه گیریها مفید می باشد.
(ز) روش دیگر تشخیصی PCR بوده که خیلی سریع و حساستر از تستهای سرولوژیک میباشد ، وحتی از جداسازی ویروس سریعتر و اختصاصی تر است .
سرولوژی:
آخرین عفونت در حیوان غالباً به وسیله تستهای سرولوژیکی همچون مهار هماگلوتیناسیون (HI) یا (SRH) قابل تشخیص است.
تشخیص سرولوژیکی بر اساس تهیه نمونه به فاصله 14 تا 21 روز بعد از فاز حاد و دوره نقاهت بطور مجزا انجام میشود . همچنین تشخیص بیماری از مواردی که اخیراًواکسینه شده اند نیز قابل ردیابی است .
تشخیص تفریقی
(الف) عفونت های ویروسی: عمدتا شامل سایر بیماری های ویروسی دستگاه تنفس فوقانی (هرپس ویروس، رینوویروس یا آدنوویروس) می باشد. با اینکه التهاب سرخرگ ویروسی اسب (Equine Viral Arteritis) (EVA) هم می تواند علایم تنفسی ایجاد کند ولی این علایم در درجه دوم اهمیت هستند. سایر علایم از قبیل التهاب ملتحمه، پتشی در غشاهای مخاطی و ادم اندام ها و پلک بارزتر می باشند.
(ب) عفونت باکتریایی توسط استرپتوکوکوس اکویی هم می تواند در ابتدا علایمی مشابه ایجاد کند اما عمدتأ غدد لنفاوی تحت فکی به وضوح بزرگ و درناک هستند.
درمان :
(الف) همانند اغلب عفونت های ویروسی درمان های اختصاصی اندکی برای بهبود سریع در دسترس است. هدف عمده فراهم کردن محیطی بدون استرس و تمیز است تا به اسب اجازه بهبودی از عفونت را بدهد.
(ب) داروهای تب بر برای اسبهای دارای درجه حرارت 40.5 سانتیگرادوبه بالا و بی اشتها توصیه میشود.برای افزایش راحتی اسب می توان از داروهای ضد التهاب غیراستروئیدی (NSAID) از قبیل فنیل بوتازون، برای کاهش تب و نگه داشتن اشتهای اسب، در فاز حاد عفونت استفاده نمود. اما معایب این کار عبارتند از:
- اثر ضدتب داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی ممکن است تب ناشی از عفونت های باکتریایی ثانویه را بپوشاند.
- صاحب اسب ممکن است اسب خود را قبل از بهبودی کامل به رقابت یا کار برگرداند.
(ج) درمان آنتی بیوتیکی زمانی که بیم عفونت باکتریایی ثانویه رود یا در حیوانات با خطر بالا مثل کره های جوان، مناسب است. در شرایط مطلوب انتخاب دارو باید بر اساس نتایج کشت شستشوی نای باشد. در صورت عدم امکان می توان از آنتی بیوتیک های وسیع الطیف از قبیل تری متوپریم - سولفاها به مدت ۵ تا ۷ روز استفاده نمود.
همانند تمام بیماریهای ویروسی ، درمان بیشتر شامل داروهای حمایتی میباشد .تیمار ومراقبت خوب بهمراه تغذیه مطلوب به کسب ایمنی اسبها وبهبودی آنهاکمک میکند بـرای اینکه پاکسازی مجاری تنفسی ( کسب توان دستگاه تنفسی برای حذف موکوس ، ذرات واجرام بیماریزا ) حداقل تا یک ماه بعداز ابتلا ، استراحت همچنین حتی بعداز رفع علائم بیماری نیز توصیه میشود .
برای جلوگیری از دزهیدارتاسیون از سرم داخل وریدی استفاده گردد. معمولا داروهای ضدویروس موجود فقط برای مصارف انسانی بوده خیلی معدودی ازآنها برای استفاد تک سمی ها میباشد . درهرحال هزینه آنها نیز گزاف است .دز مورد توصیه دامپزشکان با دزاژ توصیه شده در بروشور دارو متفاوت خواهد بود ودر فارماکوپه کشور برای مصارف دامی مجاز نشده است .
میزان واگیری ومرگ ومیر:
تا امروز میزان واگیری درگله های درگیر با آنفلوانزای اسبی حدوداً بین 60 الی 90% بوده است ؛ ومیزان مرگ ومیر در گله هایی که به ویروس آنفلوانزای اسبی تایید شده اند از1% تا 20% متفاوت بوده است . بیشترین میزان تلفات در کره اسبها، اسبان باتغذیه بد و تک سمی های دارای ضعف ایمنی و الاغها دیده شده است .
پیشگیری وکنترل :
(الف) واکسن ها: چندین واکسن کشته آنفولانزا که حاوی هر دو تیپ A/equi1 و A/equi 2است در دسترس می باشند. در ابتدا دو تزریق عضلانی به فاصله چند هفته سپس واکسیناسیون مجدد سالیانه توصیه شده است.
(ب) پاسخ به واکسیناسیون: اسبهای واکسینه شده برای چندین روز پس از واکسیناسیون باید استراحت کنند زیرا اغلب گزارش شده که روز بعد از تزریق ناخوش بوده اند. اسب ها ممکن است نسبت به واکسیناسیون واکنش گذرایی شامل تب خفیف، کسالت و درد در محل تزریق را نشان دهند.
(ج) تکرار واکسیناسیون: واکسیناسیون حداقل باعث ایمنی نسبی در برابر بیماری و نه نسبت به عفونت می شود. احتمالا مدت ایمنی زایی هر کدام از واکسن ها کمتر از یک سال است. اگر در شروع گسترش بیماری برای مقابله با همه گیری واکسیناسیون انجام شود ممکن است مفید باشد.
در حیوانات پرخطر مثل اسب های جوان در فصل نمایش، توصیه می شود که واکسیناسیون مجدد هر ۳ تا ۴ ماه در دورۀ خطر انجام شود.
برای اسب های اصطبلی که اسب های جدید به آنها اضافه نشده ممکن است حتی واکسیناسیون سالانه برای آنهایی که سن بالاتر از ۳ سال دارند ضروری نباشد.
توصیه معمول برای کره اسبها واکسیناسیون بین ۲ ماهگی تا ۶ ماهگی است. برخی کارشناسان پیشنهاد می کنند که شروع واکسیناسیون در ۳۰ روزگی ممکن است فراوانی پنومونی در کره اسب ها را کاهش دهد.
واکسیناسیون همیشه برای پیشگیری از بیماری موثر نیست ، ولی موجب کاهش حدت علائم بالینی میگردد .
ویروس آنفلوانزای اسبی ازلایه ای پوشیده شده که بوسیله ضدعفونی کننده های معمولی مانند ترکیبات آمونیوم چهارتایی یا محلول 10درصد سفید کننده ها براحتی ازبین میرود . بیشتر موارد منبع بروز بیماری با ورود یک دام جدید به گله حادث میشود ؛بنابراین، توصیه می گردد دامهای جدید الورود جدا نگه داشته شوند. برنامه جداسازی باید برای دامهای دارای علائم ناراحتی تنفسی بدقت صورت گیرد، و باید بعدازبهبودی آخرین اسب به مدت 21 روز تحت نظر ودرقرنطینه بمانند . درصورت مشاهده هرگونه علائم دال بر بروز بیماری یا ظن بوجود آلودگی دراسبها باید لباسها ، تجهیزات ، سطوح و دستها مرتب بدقت تمیز و ضدعفونی گردند .
vetshoop.ir
اپلیکیشن موبایل دامپزشک همراه
برای تهیه محصولات دامپزشکی و دامپروری ، کتابها و فیلم های آموزشی از قسمت زیر استفاده کنید.